تعیین کارمزد ما، کار انگلیسیها است؟
معایب کارمزد ما یکی دو تا نیست که بتوانیم در
سه چهار تا مقاله آنها را بیان کنیم! قدیما هر کار خرابی که در سطح کلان مملکتی رخ میداد، میگفتند کار انگلیسیها است. بیراه هم نمیگفتند. چون نتیجه همان میشد که انگلیسی ها میخواستند! اما زبانم لال، ما که نمیگوییم.
مقررات اخیر بانک مرکزی در حوزه کارمزدِ دستگاه پوز، آن قدر آشفته و ناکارشناسانه نوشته شده که هر کودکی را به خنده می اندازد.
اگر چه دوستان مطبوعاتی و غیر مطبوعاتی میدانند که اندک افراد ذیربط، در اینگونه بخشنامهها و مقررات چه کسانی هستند، اما در این مقاله فقط از عبارت بانک مرکزی نام برده میشود و از تمام کسانی که در بانک مرکزی کار میکنند و در این رابطه نقشی ندارند معذرت میخواهم. همان طور که اشاره شد، موارد قابل توجه زیاد است اما در این مقالهی کوتاه، بطور مجزا به نکاتی اشاره میشود:
۱- خود تنظیم بودن مقررات و کارمزدهای هر شغل و صنعت، از اصول بدیهی و اولیه آن است. نباید کارمزد به طریقی تعیین شود که جای سوء استفاده را باز بگذارد. موارد بسیار آشکاری از این تخلفات در سالهای گذشته رخ داده است که میتوان تخلف برداشت و پول گذاری مکرر در دستگاه های خودپرداز توسط شرکتی معروف، ایجاد چند ده میلیونی تراکنش روی یک یا چند کارت بانکی توسط شرکت پی.اس.پی معتبر نظام بانکی و ارسال تراکنش قبض، بجای خرید در بعضی شرکتهای پرداخت را بر شمرد. روال جدید بانک مرکزی سرشار از رخنه گاه های سوء استفاده است.
کج روی به جایی رسیده است که بعضی اپراتورهای تلفن همراه ۷۰ تا ۸۰ درصد کارمزد بانک مرکزی را از شرکت پی.اس.پی میگیرند و صدای بانک مرکزی در نمیآید! این شرکتها از فروش شارژ خود در سامانه بانکی سود هم میبرند در حالی که باید کارمزد بدهند!
مقررات اخیرِ کارمزد، رخنه های بسیاری در خود دارد و آن قدر بد و بی تعمق نوشته شده است که میتواند تعداد تراکنش بیهوده را به چندین برابر تعداد غیر بیهوده برساند.
۲- بانک مرکزی فکر میکند بیش از آمریکاییها و اروپاییها میفهمد و میداند! بانک مرکزی فکر میکند که بیش از ویزا و مسترکارت میفهمد و میداند! بانک مرکزی فکر میکند که بیش از همه دنیا میفهمد و میداند! بانک مرکزی فکر میکند که بیش از همه کارشناسان ایران میفهمد و میداند!
وگرنه چرا مخالف همه آنها عمل میکند؟؟؟ در خارج از ایران، برای باز کردن حساب پذیرندگی در بانکها، مقداری هزینه اولیه و ماهانه یا سالانه باید پرداخت شود نه اینکه مجانی باشد، وام هم بدهند، جایزه و پاداش و سهام بانک پاسارگاد را هم بدهند! در خارج از ایران، دستگاه پوز را فروشگاه میخرد اما مجانی نمیگیرد. در خارج از ایران کاغذ را مجانی به فروشگاه نمیدهند تا آنرا در دستگاه ترازو هم قرار دهد. در خارج از ایران برای سرکشی و کاغذ دادن به فروشگاه و رفع اشکالات سیم کشی و پشتیبانی و غیره، شرکتهای پی.اس.پی افرادی را استخدام نمیکنند و هزینه هنگفتی را متحمل نمیشوند مگر اینکه هزینه آنرا فرشگاه بپردازد.
۳- بانک مرکزی اصلا و ابدا به منافع فروشگاه و اصناف که از محل تکنولوژی و سامانه پوز نصیبشان میشود نمی پردازد و آن موارد را در نظر نمی گیرد. در حالی که ذینفع اصلی و عمده پذیرندگان هستند و منافع بسیاری نصیب اصناف و هر فروشگاهی میشود. بانک مرکزی بیش از مدیریت مدبرانه کار و علمی بودن، سیاسی به مسایل نگاه میکند و متاثر میشود. به سادگی با چند مصاحبه که اصناف میکنند عقب نشینی میکند و از حرف حقش کوتاه میآید.
لطفا مزایا و منافعِ کار با دستگاه پوز و معایب و ضررهای کار با پول نقد را در هر فروشگاهی مرور نمایید و ملاحظه نمایید که چه منافع و سادگی و راحتی با نصب دستگاه پوز، نصیب فروشگاه شده است. در این حالت، چرا کارمزد واقعی آنرا از سود برنده واقعی طلب نکنیم و اسیر جو سازی و سیاسی کاری شویم؟
۴- از نگاهی دیگر، سودِ اصلی و عمده از نصب دستگاه پوز را، بانک مرکزی و دولت میبرد، پس چرا کارمزد پوز را ندهد؟ بانک مرکزی یکی از بنیادهایی است که سود بسیاری از نصب پوز میبرد و ضرر بسیاری از نصب خودپرداز متحمل میشود. دستگاه خودپرداز دشمن بانک داری الکترونیک است و پول الکترونیکی را تبدیل به پول کاغذی میکند! اما دستگاه پوز، دوست و ترویج دهنده بانک داری الکترونیک است.
چاپ و توزیع اسکناس برای جیب و دستِ مردم و دستگاه خودپرداز، هزینه بسیاری دارد که بانک مرکزی متحمل میشود. درست است که ما خودمان چاپخانه اسکناس داریم، اما از مشکلات آن نیز آگاهی داریم. اگر دستگاه پوز نبود، بانک مرکزی هرگز قادر نبودکه مقدار اسکناس مورد نیاز مردم را چاپ کند و به دست آنها برساند. در حال حاضر نیز با مشکلات خاصی دست به گریبان است. بدون دستگاه پوز، در اکثر معاملات متوسط و کلان در فروشگاههای لوازم خانگی و اتوموبیل و مانند آنها دچار مشکل میشدیم. بنابراین بانک مرکزی باید کارمزد دستگاه پوز را از محل صرفه جویی و نشر اسکناس و ایجاد سامانه جدید تبادلات مالی بدهد.
دقت کنیم که بدون سیستم پوز، هرگز امکان ندارد که میزان پول یا نقدینگی درگردش فعلی را انجام داده و سامان بدهیم. سیستم اسکناس و سکه تا مقدار معینی میتواند بار تبادل را بدوش بکشد و بعد از آن قادر به انجام کار نیست. سامانه دستگاه پوز، نجات دهنده بانک مرکزی و سیستم پولی کشور بوده و بدون کمک بانک مرکزی توسعه پیدا کرده است.
۵- همه کارها پشت درهای بسته انجام و سپس اعلام میشود. جای کارشناسی صنعتی و دانشگاهی در تعیین روش وکارمزد دستگاه پوز خالی است. هنوز تعداد و اسامی کارشناسانی که این مقررات عجیب و غریب را وضع کرده اند اعلام نمیکنند. به نظر میرسد که همهی ماجرا از یکی دو نفر منشا میگیرد که سالها است کشور را به پرتگاه انداختهاند. نه بانکها خبر دارند و نه شرکتهای پی.اس.پی و نه دانشگاهها و غیره! به نظر میرسد کارمندان وضع کننده این مقررات، معلم دیکته بودهاند!
۶- این کارهای ناشایست باعث میشود که افراد اهل فن نتوانند کار را به سامان کنند و بعد از خرابکاری بانک مرکزی، حتی با زور توپ و تانک هم نشود دیوار کج را صاف کرد. چرا آدم کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
۷- به نظر میرسدکه واضعان مقررات اخیر کارمزد پوز، در کشور اسلامی زندگی نمیکنند و کاری به اسلام و مسلمین ندارند. روال کارمزد و دستمزد را به سادگی با سود و ربا میخواهند جایگزین کنند و هنوز در پی این هستند که بانکها سود میبرند و میخواهند سامانه سود و بهره را نهادینه کنند.
در صورتیکه وظیفه همه ما مخالفت با ساختار ربوی و جایگزینی کارمزد است. اگر به تاریخ تعیین کارمزدِ خدمات بانکی مراجعه نمایید میبینیدکه مربوط به سالها قبل است و هزینه انجام خدمات بانکی دهها برابر مقداری است که الان وجود دارد!
فقط بانکها هستند بر خلاف اروپا که درصد میگیرند الان ضرر میکنند
مقدارش کم نیست
اگر وقت داشتید حساب کنید
در بانک مرکزی اطلاعات لازم وجود دارد