به گزارش سرمد نیوز: آقای حکیمی مدیر کل فناوری اطلاعات بانک مرکزی در مصاحبه اخیرشان با عنوان سیر تا پیاز تصمیم جدید بانک مرکزی در خصوص کارمزد از زبان حکیمی، به شماره خبر ۴۱۸۱۵، نظراتِ اشتباهی را عنوان کردند که بد نیست جوابهایی در کمال احترام و ادب، برایش ذکر کنیم:
۱- ذینفع نهایی مفرد نیست. بلکه چند ذینفع نهایی عمده داریم که یکی از آنها فروشنده است. یکی دیگر بانک مرکزی و دولت است. مردم نیز سود بسیاری میبرند.
۲- ابزار بانک مرکزی برای اعمال قانون زیاد است. ایشان نمی خواهد بپذیرد. بنابراین به تنها نهادی که زورش میرسد اعمال فشار میکند و مسولیت خودش را به آن می سپارد.
۳- بانکها را به جان فروشندگان می اندازد که با آنها تعامل کنند و بانک مرکزی در کمال راحتی بنشیند و دعوای بانکها را نگاه کند. این میشود غیر مسئولانه ترین کاری که یک مسئول میتواند انجام دهد.
۴- بانک پذیرنده ابزار چندانی در مقابل فروشنده ندارد. همانطور که بانک مرکزی سیاسی شده است و اقای حکیمی سیاستمدار، بانکها نیز مشکل دارند.
۵- آیا بانکها دست درازی کردند، یا به کمک بانک مرکزی آمدند؟ حق نشناسی میخواهد که کمک بانکها را دست درازی تعبیر کنیم. بانکها هنوز هم پرچم دار صنعت پرداخت هستند و به این زودیها نمی توان آنها را خارج کرد. اکنون نیز سهام را به شرکتهای خودی میفروشند. مگر خارج جز این است. مگر دولت ها در خارج برای پرداخت از مردم کارمزد میگیرند؟!
۶- در طرح قبلی اگر بانکها همراهی نکردند. بانک مرکزی از ترس، از میدان کار فرار کرد. اگر بانکها همراهی نکردند، آیا باید بانک مرکزی ترک وظیفه کند؟
۷- آیا مانند پیام کوتاه، اگر بانکها همراهی میکردند، بانک به عنوان هر نهادی که میخواهد باشد، دفاع میکرد و میگفت که حق بانکها است و فروشگاه باید کارمزد بدهد؟ حاشا و کلا.
۸- بانکها را حکیمی به جان فروشگاهها انداخته است. مگر کارمزد معامله است که دو طرف را به کارزار میخوانند. اگر وظیفه بانک مرکزی است، آنرا تعیین کند و اگر نیست، از میدان بیرون رود.
۹- بانک مرکزی با شیوههای نا درست، مسئولیت خود و شرکتها را باز هم به گردن بانکها می اندازد و مسئولیت بانک مرکزی را نادیده میگیرد. پس شاپرک و شتاب چه وظیفه ای دارند؟
۱۰- ایا حکیمی نمی داند که بانک ملی و صادرات سهامدار شرکت ملی هستند و به نسبت سهامشان سود میگیرند که مردم را به بازرسی حواله میدهد؟ خیالی است باطل.
۱۱- حقوق و پاداش مدیران و کارکنان شرکتهای ملی خدمات از محل درآمدی که حکیمی میگوید در جیب مردم میرود! درست میگوید اما مردمی که در شرکتهایش کار میکنند.
اما تعابیر کلاه مخملی حکیمی در کلام دولت مردان و مقامات بانک مرکزی نوین است. بانکها و شرکتها هم این تعابیر و تشابهات را میشنوند و حرفی بر زبان نمی آورند. خوب است وی احترام بزرگترهای نظام بانکی را رعایت نماید. مگر اینکه معتقد باشد که مقام مدیر کل بانک مرکزی از همه بانکها بزرگتر است. بد نیست چند مورد را ذکر کنیم:
- دست درازی بانکها به صنعت پرداخت
- غیر از بانک ملی کسی بالای سر حسابش نبود! احتمالا بقیه بانکها یه قل دو قل بازی میکردند.
- غارت تمام شد. بنازم به بانک مرکزی که قانون برای غارت نوشت و سالها شاهد بود و کاری نکرد.
- بچه دار نشوید!
- کانون بانکهای خصوصی از روی هوا، حرفهای ژورنالیستی زدند!
- بیپولی بانکها عقل را به سرشان برگردانده!
- و از این قبیل زیاد است!
کمی صبر نمایید تا تمام بازیگرها شناسایی شوند و کمی از اجرا گذر نماییم و یکی دو پرداخت انجام شود.
حتما این کار انجام خواهد شد.