تعداد بازدید: ۷۸۰
این روزها شاهد آن هستیم که مباحث نوآوری و بحث در خصوص شرکت‌های دانش‌بنیان رواج فراوانی پیدا کرده است. به طور کلی رواج گفتمان نوآوری و موضوعات دانش‌بنیان اتفاق خوبی است و شرایط نسبت به سالیان دورتر، همزمان با جوانی نگارنده، بهتر شده است
کد خبر: ۶۸۷۴۸
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶

دولت هنوز مشتاق تولی‌گری است

مصطفی نقی‌پورفر، مدیر ارشد مرکز نوآوری و فناوری فناپ نوشت: در دهه های پیشین شناخت در خصوص نوآوری اندک بود و اهمیت زیادی برای آن قائل نبودند، ولی در شرایط حاضر درباره نوآوری حرف زیاد زده می‌شود، که باعث در کانون توجه قرار گرفتن موضوع نوآوری به عنوان مساله روز کشور شده است و امید آن می رود که حمایت‌ها عملی‌تر شود.

پیش‌تر در کشورمان موضوعات دیگری رایج یا به اصطلاح مد بود. مدرسه تیزهوشان رفتن، قبولی در دانشگاه شریف یا تهران، یا المپیادی بودن از این دست بودند. گویا در هر مقطع زمانی موضوعی رایج می‌شد و همه به آن سمت حرکت می‌کردند. مقوله نوآوری از بحثهایی می باشد که پرداختن بدان همیشه خوب است. چرا که وقتی ما به مدارس تیزهوشان اشاره می‌کنیم گاهی اوقات مدارس معمولی و متوسط فراموش می‌شوند و عملکرد آن‌ها دیده نمی‌شود. یا وقتی فقط به المپیاد فکر می‌کنیم فرزندی تک‌بعدی بار می‌‌آید، ولی نوآوری از آن مواردیست که همیشه صحبت کردن درباره‌اش خوب است چرا که هم اگاهی‌بخش و هم فرهنگ‌ساز است. به خصوص وقتی صحبت از نوآوری زیاد می‌شود به افراد انگیزه بیشتری داده می شود و همچنین افرادی که از نظر خودشان ایده‌های نوآورانه دارند ولی در واقع ایده‌هایشان نوآورانه نیست، را در معرض داوری قرار می‌گیرند و متوجه اشتباهشان می‌کند.

اهمیت دادن به افرادی که ایده‌های نوآورانه دارند باعث رشد فرهنگ نوآوری می‌شود. اما ایرادی که وجود دارد این است که واقعا چقدر خودِ کسب‌وکار‌های جاری جای رشد و کار دارند. بایستی به این مساله توجه شود که چقدر کسب‌و‌کارهای نوآورانه‌مان می‌توانند فرصت رشد و کار پیدا کنند؛ در فضای کسب‌وکاری که عمدتا همه نگاه‌ها به بیرون از کشور است و وارد کردن یک محصول خارجی، خیلی بیشتر در کشور ما رواج دارد.

بسیاری بر این عقیده اند که برای راه اندازی یک کسب و کار موفق بایستی با واردات اجناس از کشورهای دیگر به معامله آن در بازار بپردازند و این نشان‌دهنده ببیماری اقتصاد کشورمان است و خود زمینه ساز مشکلات دیگری می شود. البته همه کسب‌وکارها محترم هستند به خصوص کسب‌وکارهایی که ایجاد شغل می‌کنند.

حالا این شغل می‌تواند در قالب کارخانه یا در قالب یک شرکت فناوری اطلاعات یا یک شرکت دانش‌بنیان باشد. این‌قبیل کارها هستند که شغل ایجاد می‌کنند وگرنه یک مغازه سوپرمارکت چند نفر را صاحب شغل می‌کند؟ چقدر ارزش افزوده ایجاد می‌کند؟ ارزش افزوده یعنی اینکه یک ماده اولیه با بهایی را با بهره‌مندی از دانش خود به چند ده‌برابر یا چند صدبرابر قیمت اولیه برسانیم که از این میان کسب و کارهای نوآورانه و محصولات دانش‌بنیان، ارزش افزوده فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کنند. در این حالت است که قیمت ۱۹ میلیارد دلاری استارت‌آپی مثل واتس‌اپ برای مخاطبین قابل توجیه می‌شود. بنابراین رشد کسب‌وکارهای نوآورانه باعث رشد فرهنگ و هم‌چنین جذب سرمایه می‌شود.

بایستی بخش دولتی که یکی از بازیگران اصلی در اقتصاد ایران است شرایط جدید را درک کند. اگر فضای کسب و کاری برای استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان، شرکت‌های بزرگ، متوسط و کوچک آی‌تی باز شود، متوجه خواهید شد که ما درباره خودنمایی و مٌد دیگر صحبت نمی‌کنیم. استارت‌آپ داشتن به نوعی مد شده و تبدیل به یک ارزش شده است، درحالیکه این نباید ارزش محسوب شود. استارت‌آپ باید وقتی ارزش به شمار بیاید که ارزش افزوده‌ای برای کشور ایجاد کند. افراد المپیادی، یا کسی که دانشگاه شریف یا دانشگاه تهران درس خوانده ‌است از نظر ما در کشور ارزش محسوب می‌شود اما به نظر این ارزش باید به این شکل معنی شود که چقدر آن شخص برای کشور ارزش افزوده ایجاد کرده است.

این اتفاق مبارکی است که موضوع نوآوری و استارت‌آپ‌ها مورد توجه قرار گرفته است تا فرهنگ‌سازی خوبی اتفاق بیفتد، ولی از سویی دیگر تمامی اجزا، اعم از اقتصاد دولتی، دولت به عنوان سیاست‌گذار و اقتصاد بخش خصوصی، همه باید با هم هماهنگ پیش بروند. در بخش خصوصی حرکت‌های خوبی در حال انجام است اما در بخش‌‌ دولتی هر چند کارهای خوبی انجام شده اما این جریان جدی گرفته نشده است.

بایستی از خود سوال کنیم چرا چین اجازه ورود گوگل را نداد؟ چون سیطره امریکا از طریق ارتش نظامی‌اش نیست و از طریق همین ابزارهای تکنولوژی‌اش است. حالا ما چه کار می‌کنیم؟ تصمیم می‌گیریم ایمیل ملی داشته باشیم. بعد تبدیل می‌شود به یک پروژه‌ای در یک بخش دولتی و بودجه هنگفتی هم داده می‌شود و برخی هم در آن میان کارهایی انجام می‌دهند و نهایتا برای یک سری افراد رزومه می‌شود و خیلی از آنهایی که روی چنین پروژه‌هایی کار کرده‌اند هم اکنون در داخل کشور نیستند و مهاجرت کرده‌اند.

بیش از سی سال است که داریم شعار می‌دهیم که دولت نباید متولی باشد اما در عمل کماکان دولت بسیار مشتاق تولی‌گری هست و همه این موضوعات که مردم حاکم هستند در حد شعار باقی مانده است و قدمی در این راه برداشته نمی‌شود.

اگر می‌خواهیم فضای کسب و کاری را رونق بخشیم به صورت واقعی این کار را انجام دهیم. در حقیقت احتیاج به تزریق مالی از سوی دولت برای نوآوری وجود ندارد. نقدینگی در اختیار مردم است و یکی از معضلات جدی دولت هم این است که نقدینگی زیادی در اختیار جامعه است.

بایستی اجازه داده شود فضای کسب و کار اتفاق بیفتد و مردم نقدینگی خود را در این فضا تزریق کنند و ارزش افزوده ایجاد کنند و این به خودی خود باعث اشتغال خواهد شد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: