به گزارش سرمدنیوز از روابط عمومی فناپ، با وجود اینکه فین تکها نه تنها در ایران بلکه در دنیا سابقه طولانی ندارند، اما به سوژهای جذاب و داغ محافل بانکداری و پرداخت الکترونیکی تبدیل شدهاند، آنچنان که بیشتر شرکتهای بزرگ حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از شاخههای اصلی فعالیت خود را حمایت از این تکنولوژیهای مالی تعریف کردهاند. با وجود تمامی این شرایط، هنوز هم چگونگی فعالیت فین تکها و آینده آنها محل بحث است. به همین دلیل برای بررسی شرایط فین تکها و قوانین رگولاتوری در حمایت از این سرویسهای مالی برهم زننده در ایران و دنیا، به سراغ سید علی دانشگر مدیرعامل داتین رفتیم تا در گفتگویی مفصل در این باره سؤال کنیم.
استارتاپ های فین تکی در فضای بانکداری و پرداخت الکترونیکی به سرعت در حال رشد هستند، نظر شما درباره تاریخچه فین تکها و چگونگی شکل گیری این استارتاپ های مالی و بانکی چیست؟
به طور کلی فین تکها یا همان تکنولوژیهای مالی، تحول جدیدی در دنیا هستند. این موضوع به دلیل عواملی مانند رشد سریع و دسترسی ارزان به تکنولوژی، خیلی زود در دنیا رواج پیدا کرده است. البته منظور این نیست که هیچ استارتاپی از قبل در دنیا وجود نداشت، مثلاً گوگل در سال ۱۹۹۸ به عنوان یک استارتاپ شناخته میشد. ولی در آن زمان شرکتهای استارتاپی اینگونه فراگیر نبودند و نمیتوانستند در حوزه اقتصادی و مالی سرویسهای مختلفی ارائه دهند. همچنین در گذشته بانکها به دلیل مسائل امنیتی، ساختار محافظه کارانه و مراقبت از دادهها، تمایلی به ارائه اطلاعات نداشتند اما امروزه با پردازش سریع و ارزانتر اطلاعات و انعطاف پذیری بانکها و شرکتهای پرداخت الکترونیکی در ارائه سرویسهای متنوع رابط کاربردی برنامه نویسی یا همان API، این استارتاپ ها فراگیر شدهاند. میتوانیم بگوییم فین تکها، تکنولوژیها یا سرویسها و خدمات برهم زننده مالی هستند که روال سنتی و معمول در یک کسب وکار را بهم میزنند و راهکارهای جدیدی ارائه میدهند که بر الگوی رفتاری مشتریان تأثیر میگذارد. به طور کلی ظهور و رشد فین تکها، در دنیا اتفاقی تازه است و در کشور ما هم به همین ترتیب است.
چه اندازه قوانین رگولاتوری برای ادامه فعالیت استارتاپ های فین تک نیاز است؟ آیا فین تکها در دنیا هم با مسائلی مثل تدوین قانون و مقرارت مواجهاند؟
اتحادیه اروپا و کشورهای صنعتی دنیا هم در زمینه فین تکها به طور مشخص فعالیت میکنند و دغدغه دارند و در ارتباط با بعضی از حوزههای فین تک قواعدی را تدوین کردهاند. مثلاٌ بخشهایی از قوانین PSD۲ که در اروپا تدوین شده است، ناظر بر همین موضوع است. انگلستان در زمینه استارتاپ های فین تکی فعالیت گستردهای دارد و مجموعهای از برنامهها را تا سال ۲۰۱۹ تدوین کرده که بر اساس آن، همه بانکها باید API ارائه کنند تا فین تکها از این سرویسها استفاده کنند. بطور کلی همه بانکها و مؤسسات مالی میدانند در یک دهه آینده، بروز و ظهور فین تکها بیشتر خواهد شد و در صنایع مالی و بانکداری تحولات بزرگی شکل میگیرد. در این زمینه مؤسسات معروف مشاوره مالی و مدیریتی در دنیا تاکید کردهاند که بانکها باید در مقابل فین تکها از حالا موضع داشته باشند و اگر بانکی در این زمینه منفعل باشد، به طور حتم ضرر خواهد کرد. فین تکها خواهند آمد و سرویسهای جدید برهم زنندهای هم ارائه خواهند داد و مردم از آنها استقبال میکنند. بنابراین بانکها باید تکلیف خود را با این موضوع مشخص کنند که میخواهند با فین تکها چه برخوردی داشته باشند؛ خودشان را رقیب فین تکها بدانند، حامی و شریک آنها شوند، به صورت مستقل شرکتهای فین تکی ایجاد و سرویسهای باز ارائه کنند یا اینکه منفعل باشند. بانک-های مرکزی یا رگولاتوری در دنیا هم موضوع فین تکها را جدی گرفتند. بعضی از آنها برای نحوه تعامل با فین تکها مقرراتی را تدوین کردهاند و برخی نیز به دنبال ایجاد قواعد و چارچوب در این زمینه هستند.
فکر میکنید مهمترین دلیلی که رگولاتوری نظام بانکی هنوز از فین تکها حمایت نکرده، چیست؟
در شروع هر پدیدهای مثل موضوع استارتاپهای مالی و بانکی، معمولاً در ابتدا بازیگران زودتر از رگولاتوری درگیر کسب و کار میشوند، بنابراین رگولاتور نمیتواند برای ایجاد چارچوب قانونمند برای آن کسب و کار به سرعت کسب و کارهای مرتبط به جمعبندی نهایی برسد. به همین دلیل تا به امروز حوزههای زیادی در ارتباط با استارتاپ های فین تکی هنوز بلاتکلیف هستند و شاید دلیل اصلی اینکه رگولاتور هنوز نتوانسته در موضوع فین تکها حکم قطعی بدهد و قواعدی را جاری کنند فرصت ناکافی بوده است. عدم وجود چارچوب قانونمند، مسئلهای است که ریسک کسب وکارهای فین تکی را زیاد میکند و به استارتاپ های فین تکی آسیب میرساند. رگولاتور وقتی میخواهد یک قاعده کلی، قانون مادر یا آیین نامه برای فعالیت یک پدیده جدید ارائه کند، باید در آن موضوع اشراف داشته باشد و قاعدتاً کار رگولاتوری نیز این گونه است. رگولاتور باید خطوط قرمز را مشخص کند، مابقی هم در حوزه کسب وکار به عنوان گردانندگان، بر اساس قوانین به فعالیت بپردازند. بنابراین برای اینکه رگولاتور یک چارچوب فراگیر ارائه کند، باید آن چارچوب جامعیت داشته باشد و آگاهی، اشراف و دانش رگولاتور به اندازهای باشد که با اطمینان کامل اعلام کند اگر فقط همین خطوط قرمز رعایت شوند، به باقی موارد کاری نخواهد داشت. معتقد هستم برای رسیدن به این آگاهی، اشراف و دانش نیاز به برنامه ریزی و تصمیم گیری جامع و چند تخصصی است.
برای رسیدن به این نقطه، بانک مرکزی مشخصاً چه باید بکند؟
پیشنهاد من این است که از نظرات همه فعالان این حوزه استفاده کنند. از جمله شرکتها، فعالان و کسانی که دانش و تخصص لازم را در این زمینه دارند، کارگروههایی را تشکیل بدهند و به یک خرد جمعی برسند که این خرد جمعی موجب میشود رگولاتور به یک چارچوب جامع و فراگیر برسد.
آیا در نظام بانکی ایران، بانکها رقیب فین تکها هستند یا شریک آنها؟
برخی از بانکها در حوزه فین تک فعال و حامی و برخی دیگر منفعل هستند یا اینکه اصلاً میل ورود به این حوزه را ندارند. ولی به هرحال بعضی از بانکهای خصوصی یا دولتی از این موضوع حمایت میکنند و بالاخره این موضوع را پذیرفتهاند که با آمدن فین تکها، بانکها هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند. در واقع نگاه آنها، تبدیل تهدید تکنولوژی برهم زننده به فرصت است. البته بانکها در جاهایی ممکن است مقابله کنند و این مقابله با کل موضوع فین تکها نیست و تنها با بخشی از آن است. ممکن است بانک در بخشی از کسب وکار فین تکی، وقتی هزینه و فایده را محاسبه میکند، متوجه هزینه و ضرر شود و این منطقی است و ارتباطی به کل فین تکها ندارد. مثلاً بخاطر نظام خاص کارمزدی در حوزه پرداخت، بانک مرتب در حال ضرر دادن است. بانک در ازاء هر تراکنش، مرتب در حال پرداخت کارمزد است. مدل کسب وکاری فین تکها معمولاً بر مبنای افزایش تعداد تراکنشها است و یکی از این تراکنشها، تراکنش کارمزد محور است و با توجه به اقبال مردم به بعضی راهکارهای فین تکی که تراکنش دارند، قاعدتاً بانک باید از تراکنش استقبال کنند، اما بانکها با توجه به نظام کارمزدی که هزینهها را به سمت بانک پذیرنده انتقال می-دهد، از راهکار فین تکی حمایت نمیکنند و این از نقاط ضعف نظام کارمزد خدمات پرداخت در ایران است. مشکل دیگر، رقابتی است که شرکتهای ارائه دهنده خدمات پرداخت (PSP) در POS گذاری دارند. خیلی از این شرکتها متعلق به بانکها هستند و چون نمیتوانند از صاحب حساب، کارمزد دریافت کنند، هزینه کارمزد را به سمت بانکها میفرستند. رگولاتور هم دریافت کارمزد را به اختیار بانک پذیرنده گذاشته که اگر تراکنش به صرف بانک است، کارمزدها را خود بانک پرداخت کند. اگر میتواند از صاحب حساب، کارمزد بگیرد و اگر برای بانک این دو روش به صرفه نیست، خدمات ارائه ندهد. بنابراین بانک ناچار است بخاطر اعتبار کاری و جلب رضایت مشتری، کارمزد را متقبل شود. به هرحال این مدلی است که نیاز به بازنگری دارد؛ چون زمانی که رگولاتور قوانین مربوط به کارمزد را مقرر کرده، نگاه به سمت کسب و کار فین تکها نبوده و بخاطر این ضعف قوانین، فین تکهایی که روی این تراکنشها به عنوان درآمد حساب میکنند، آسیب میبینند.
رمز ماندگاری استارتاپ های فین تک در بازار چیست؟
از جمله مهمترین عوامل شکست فین تکها، عدم تشخیص درست نیاز بازار است. در استارتاپ ها نیازسنجی بازار بسیار مهم است. ممکن است ایدهای به ذهن تیم فین تکی برسد، اما بازار طالب آن نباشد. غیر از آن اگر نیاز را درست تشخیص داده باشند، مسئله مهم دیگر، تیم و کار تیمی است به این معنی که افراد تا چه حد با یکدیگر کار تیمی میکنند، تا چه اندازه هم گرا هستند، به یکدیگر اعتماد دارند، وفادار به یکدیگر هستند و به اختلاف و دلسردی بر نمیخورند. چالش مهم دیگر استارتاپ ها، عدم تأمین و جذب سرمایه کافی است. به علاوه اینکه انطباق با قواعد رگولاتوری نیز از موارد مهم دیگری است که فین تکها حتماً باید به آن توجه کنند. مخصوصاً زمانی که کسب وکارهای فین تک بزرگ میشوند، رشد میکنند و مورد اقبال مردم قرار میگیرند، حساسیت روی آنها بیشتر میشود. در آن موقع است که رگولاتور احساس مسئولیت زیادی میکند و کسب وکارهای سنتی هم که رقیب تازه نفسی پیدا کردهاند، مقاومت میکنند. بخاطر این دلایل، در حوزه فین تک حساسیتها جدی است و نقش رگولاتوری پررنگ است و تیمهای فین تکی باید به همه این موارد توجه کنند.
فکر میکنید چه زمانی این کسب وکارهای جدید برهم زننده در صنعت خدمات مالی به تاثیرگذاری برسند؟
معتقد هستم فین تکها در حال حاضر فراگیر و اثرگذار نیستند و براساس روند جاری، در چند سال آینده اثرگذاری و فراگیری آنها خیلی بیشتر میشود و تعداد بیشتری از مردم، از سرویسها و خدمات فین تکها بهره مند میشوند. یعنی بخشی از فعالیتهایی که در حال حاضر، توسط بانکها و یا سامانههای بانکی انجام میشود، در آینده نزدیک از طریق سرویسهای جدید برهم زننده انجام خواهد شد. بنابراین به نظر من تا پنج سال آینده، شاهد رشد و فراگیری فین تکها در ایران خواهیم بود.
رویکرد مجموعه شما در این خصوص چیست و چه اقداماتی تا به امروز انجام داده است؟
بانک پاسارگاد از طریق شرکت فناپ در این زمینه خیلی خوب و فعال اقدام کرده است. ما یک ساختار کاملِ چرخه شتاب دهندگی را از ابتدا تا انتهای کار طراحی کردهایم. مرکز نوآوری فناپ، به طور مستقل این کار را بر عهده دارد و همه شرکتهای زیر مجموعه فناپ هم حضور فعال دارند و مشارکت میکنند. در این زمینه هم رویدادی میشود که ایدهها مطرح و داوری میشوند. به این ترتیب که ابتدا ایدهها در شتاب دهنده میروند. از آنها حمایت و به آنها امکانات داده میشود. پس از چهار ماه دوره شتاب دهی، به Demo Day میرسند که خودشان را در آن روز معرفی میکنند. در رویدادی که ۱۸ تا ۲۰ اسفندماه برگزار میشود، فین تکها ایدهشان را معرفی میکنند. سپس ایدههایی که هیئت داوران مناسب و مطلوب تشخیص دهند، مورد تقدیر داوران قرار میگیرد و اگر تیمهای فین تکی بخواهند، در چهار ماهه دوره شتاب دهی مورد حمایت قرار میگیرند و میتوانند از سرویسهای FinTech Lab استفاده کنند. تا اینکه ایدهشان به محصول برسد و محصول را در Demo Day در حضور سرمایه گذاران ارائه بدهند.