تعداد بازدید: ۵۶۸
مستر کارت‌ها و ویزا کارت‌ها بیشتر توسط شرکت‌های بزرگ آمریکایی مدیریت می‌شود و آمریکا در رابطه با مسائل بانکی ایران تمام تحریم‌ها را لغو نکرده‌ است. به رغم توافق برجام، آمریکا ادعا کرده معاملات دلاری ایران از قبل از قضیه هسته‌ای ممنوع بوده و بانک‌های اروپایی هم که مبادلات ایرانی را مدیریت کرده‌اند، جریمه‌های بسیار هنگفتی پرداخت کرده‌اند
کد خبر: ۷۲۷۹۶
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۹

ارزآوری گردشگری در گرو مستر و ویزاکارت

به گزارش سرمدنیوز به نقل از آرمان، پس از برجام و شروع دوباره روابط بانکی و گسترش روابط بین‌المللی در چند ماه اخیر، موضوع صدور مسترکارت و ویزاکارت که مدتی طولانی در انتظار آن بودیم، به سرانجامی رسید. با اعمال تحریم‌ها، فعالیت جدی این شرکت‌های بین‌المللی در حوزه بانکی کاملا متوقف شد و حتی برخی افرادی که پیش از تحریم، مبالغی را در مسترکارت‌ها و ویزاکارت‌های خود داشتند، موجودی‌شان از سوی شرکت‌های آمریکایی بلوکه شد و اجازه دسترسی به آنها را نداشتند. اکنون خبرهای غیررسمی از گوشه و کنار حکایت از همکاری برخی بانک‌های خصوصی ایران با بانک‌های اروپایی دارد که بر مبنای آن، احتمال صدور مسترکارت و ویزاکارت برای ایرانی‌ها قوت گرفته است. بر این اساس، بانک‌های خارجی مبالغ واریز شده به مسترکارت‌ها را تضمین کرده‌اند تا اگر آمریکایی‌ها باز هم قصد بلوکه کردن مبالغ موجود در این کارت‌ها را داشته باشند، دارنده کارت زیان نکند. احمد حاتمی‌یزد، اقتصاددان در گفت‌و‌گو با «آرمان» می‌گوید:«مستر کارت‌ها و ویزا کارت‌ها بیشتر توسط شرکت‌های بزرگ آمریکایی مدیریت می‌شود و آمریکا در رابطه با مسائل بانکی ایران تمام تحریم‌ها را لغو نکرده‌ است. به رغم توافق برجام، آمریکا ادعا کرده معاملات دلاری ایران از قبل از قضیه هسته‌ای ممنوع بوده و بانک‌های اروپایی هم که مبادلات ایرانی را مدیریت کرده‌اند، جریمه‌های بسیار هنگفتی پرداخت کرده‌اند.»

نبود کارت‌های بین‌المللی مانند مسترکارت و ویزا کارت در ایران چه مشکلاتی به وجود آورده است؟ چرا تا به امروز از این کارت‌ها استفاده نشده است؟

مستر کارت‌ها و ویزا کارت‌ها بیشتر توسط شرکت‌های بزرگ آمریکایی مدیریت می‌شود و آمریکا در رابطه با مسائل بانکی ایران تمام تحریم‌ها را لغو نکرده‌ است. به رغم توافق برجام، آمریکا ادعا کرده معاملات دلاری ایران از قبل از قضیه هسته‌ای ممنوع بوده و بانک‌های اروپایی هم که مبادلات ایرانی را مدیریت کرده‌اند جریمه‌های بسیار هنگفتی پرداخت کرده‌اند. بیشترین جریمه هم مربوط به بانک بی ان پی پاریباس فرانسه با مبلغ حدود ۹ میلیارد دلار بوده است. توان اقتصادی آمریکا موجب شده تا در دنیای پول و بانک رهبر جهان باشد. این موضوع خوشایند یا ناخوشایند واقعیتی است که آمریکا را در حوزه پولی و بانکی در جهان به کشوری سلطه‌گر تبدیل کرده است. بنابراین حتی اگر ایران هم مشمول تحریم نباشد بانک‌های دنیا باید تصمیم بگیرند که با ایران همکاری داشته باشند یا نه. تصمیم بانک‌های اروپایی و آسیایی تا حدی تحت تاثیر سیاست‌های آمریکا است، یعنی اگر بدانند آمریکا آنها را به واسطه همکاری با ایران مورد مجازات و تحریم قرار می‌دهد، ترجیح می‌دهند از سود مختصری که از بانک‌های ایران می‌برند، صرف نظر کنند تا منافع بیشتری که در آمریکا دارند، محفوظ بماند. در نتیجه بعد از برجام برخی بانک‌های آمریکایی و اروپایی حاضر به همکاری با ایران، حتی در حد مراودات معمولی هم نشده‌اند، چه برسد به مستر کارت و ویزا کارت. بیشترین مشکلی که نداشتن این کارت‌ها برای ایران به وجود می‌آورد، مربوط به مسافرت‌های خارجی است. یعنی اشخاص ایرانی که قصد مسافرت به خارج از کشور را دارند، با داشتن این کارت‌ها به راحتی می‌توانند هتل رزرو کنند و خرید انجام دهند. همچنین گردشگران خارجی که به ایران سفر می‌کنند، اگر با مسترکارت و ویزا کارت نتوانند خرید خود را انجام دهند مجبور به حمل پول نقد هستند که آوردن پول نقد هم نه تنها با ریسک همراه است، بلکه محدودیت‌هایی هم دارد. بر اساس مجوز بانک مرکزی ایران کسی اجازه حمل بیشتر از ۱۰ هزار دلار پول نقد را ندارد. بنابراین تاثیر نداشتن مسترکارت و ویزاکارت بیشتر مربوط به بخش گردشگری می‌شود، یعنی اگر این محدودیت‌ها برداشته نشود، مسافران خارجی دیگر تمایلی به آمدن به ایران ندارند.

آیا نداشتن رابطه با بانک‌های خارجی به معنای رسیدن به خودکفایی است، یا شعار خودکفایی در این زمینه منطقی و درست به نظر نمی‌رسد؟

حدود ۴۰ سال است که فریاد خودکفایی در کشور سر داده می‌شود و دولت‌ها مردم را ترویج و ترغیب به خودکفایی می‌کنند. این خود کفایی شاید در فناوری، خودروسازی و صنعت امری امکانپذیر باشد، اما در حوزه بانکداری خودکفایی یک شعار بی معنی است. ما هرگز نمی‌توانیم در امر بانکداری حتی تصور کنیم که خودکفا باشیم، زیرا آن روی سکه بانکداری، همکاری با بانک‌های خارجی است. بانک‌های داخلی به هر میزان هم که فعالیت مناسب و مثبت داشته باشند، باید با بانک‌های خارجی همکاری کنند. بنابراین نمی‌توان بی‌نیاز از ارتباط مستقیم با بانک‌های اروپایی، ژاپنی یا کره‌ای بود. از طرفی اگر ایران بخواهد خود را جدا کند و به دنیا کاری نداشته باشد، معنای عملی این امر آن است که تمام اختراعات و پیشرفت‌های تمدن بشری از شرق و غرب را نادیده بگیریم و بگوییم همه را باید از نو خودمان اختراع کنیم. خودکفایی به این معنا نیست که از علم موجود در دنیا استفاده نکنیم. امروزه خودکفایی در دنیا شعار چندان پسندیده‌ای نیست. جای خودکفایی باید مباحثی چون رقابت مطرح شود. باید با جهان خارج رقابت کنیم، اطلاعات و دانش آنها را بگیریم و اطلاعات و دانش خود را هم به آنها بدهیم، یعنی از یک طرف تعامل با خارج و از طرف دیگر یک نوع رقابت برای پیشرفت با آنها داشته باشیم. زمان آن فرا رسیده است که پس از گذشت ۴۰ سال تجربه، شعار خودکفایی را تغییر دهیم و جای آن رقابت در زمینه‌های علمی، صنعتی، بانکی و فرهنگی را مطرح کنیم.

آیا در حال حاضر بانک‌های موجود در کشور آمادگی لازم برای ورود به شبکه بانکی بین‌المللی را دارند؟ چه زیرساخت‌هایی باید وجود داشته باشد و چه کمبودهایی موجود است؟

موانع کشور برای ورود به شبکه بانکی بین‌الملل دو مورد است. یکی مسائل سیاسی است که باید با دنیا حل شود و با یک بده بستان مذاکراتی دنیا را به این نتیجه رساند که با ایران کار کنند و این موارد را وزارت خارجه باید پیگیری و دنبال کند. موانع داخلی هم مربوط به اصلاح سیستم بانکی کشور است. سیستم بانکی کشور دو مشکل عمده دارد. یکی کمبود سرمایه است که بر اساس استانداردهای بین‌المللی بانکی، بانکی که سرمایه کافی نداشته باشد با آن همکاری نمی‌کنند. حد کافی سرمایه هم یک فرمول مشخص تعریف شده‌ای است که همه بانک‌های دنیا آن را پذیرفته‌اند و به معنای غیرتخصصی، یعنی حداقل سرمایه برای بانک که معادل ۱۰ درصد مجموعه دارایی‌های ترازنامه آن است. هیچ کدام از بانک‌های عمده کشور از این نظر سرمایه کافی ندارند، بنابراین یک مشکل بزرگ سیستم بانکی کشور عدم کفایت سرمایه است. اشکال دوم بانک‌های کشور که از نظر بین‌المللی از اهمیت بالایی برخوردار است، عدم شفافیت حساب‌های بانکی است. در مورد شفاف سازی، سال گذشته بانک مرکزی تا حدودی پافشاری کرده که بانک‌ها باید روابط حسابداری بین‌المللی را که به IFRF معروف است رعایت کنند. بانک‌ها هم این مورد را تا حدی رعایت کرده‌اند و در نتیجه رعایت این ضوابط حسابداری زیان هنگفتی نصیب بانک‌ها شد. همه بانک‌های کشور باید حسابداری شفاف داشته باشند، به میزانی که زمانی یک موسسه حسابداری بین‌المللی هم قصد رسیدگی داشته باشد، همان نتیجه را از صورت‌های مالی بگیرد که بانک‌های ایرانی ارائه داده‌اند. کمبود سرمایه و عدم شفافیت صورت‌های مالی دو مشکل ساختاری بانک‌های کشور است.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: