به گزارش سرمدنیوز به نقل از ماهنامه ی پیوست، علی رحیمیپور (مدیر توسعة کسبوکار شرکت اینفوتک) در یادداشتی نوشت: از ماهیت صنعت پرداخت و بانکداری الکترونیک در کشور، از بدو پیدایش به نحوی رقم خورده که تغییرات در آن به سرعت اتفاق می افتد. بدیهی است که رشد بیبدیل تکنولوژی مهمترین عامل در این فرایند بوده، اما دلیل آنکه چرا این تحولات بنیادین در کشورما، فقط در این صنعت سرعتی جهانی دارند مسئلهای است که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. جذابیت تکنولوژیهای فناوری اطلاعات به حدی است که بیشترین منابع را فارغ از بررسی نیازمندیها به خود اختصاص داده و از سوی دیگر دانشآموختگان و مجربین فضای فنی به عنوان سردمداران این کسب و کار فعالیت کرده و هیجانات حین تحقیق و توسعه در این امر را جایگزین نگرش با رویکرد کسب و کار میکنند؛ به عبارت دیگر برخلاف معمول به جای آنکه تکنولوژیهای فناوری اطلاعات در خدمت کسب و کارهای صنعت پرداخت و بانکداری باشند و منجر به رفع خواستهها و نیازها بشوند، لازم است با ذرهبین به دنبال خلاءهایی گشت که محصولات و یا خدمات تولید شده در آزمایشگاههای فناوری اطلاعات را به زور در آنها گنجاند و در صورت عدم امکان، نیازهایی پوشالی و غیر واقعی ایجاد میشوند که منجر به اتلاف منابع کسب و کارها میگردد.
علاوه بر این، وجود نقدینگی نسبت به صنایع دیگر و عمر کوتاه پیدایش صنعت پرداخت و بانکداری الکترونیک در کشور، منجر به انباشت نخبگان این حوزه شده و ادارات و شرکتهای گوناگون و عریض و طویل فناوری اطلاعات جهت فعالیت پدید آمدهاند. در چنین شرایطی به محض طرح هر موضوع، موجی از توجه و فعالیت در هیاهوی رسانهای به سمت آن گسیل مییابد و افراد و مجموعهها فارغ از نیاز کسب و کارشان، به سبب بازار کوچک به رقابتی تنگاتنگ پرداخته و از آنجا که تکنولوژی و دانش در مرزها محدود نمیماند، هیچ کدام قادر به ارائه مزیت رقابتی چشمگیری نسبت به دیگران نبوده و در نتیجه لابیهای رایزنی و مذاکره فعالیت خود را آغاز میکنند. این فرایند تکرار پذیر به دفعات طی سالیان کوتاه عمر صنعت پرداخت و بانکداری الکترونیک اتفاق افتاده و هم اکنون نوبت به استارتاپهای فینتک رسیده است.
فینتک چیست و چه وظایفی دارد؟
بنابر ادعای نشریه اکونومیست، در امریکای شمالی میلیاردها دلار بر روی فینتکها سرمایه گذاری میشود؛ این نشریه مدعی است سرمایهگذاران به دلیل ایجاد تکانه در فضاهای پرداخت، وام و قرض دادن، خدمات واسطهگری و تحلیل اطلاعات، میلیاردها دلار بر روی استارتاپهای فینتک که خلاءهای موجود را شناسایی کردهاند سرمایهگذاری میکنند(Against the Odds, 2016).
اما دقیقاً فینتک به چه معناست؟ دیکشنری آکسفورد در ذیل این کلمه تعریف میکند: «برنامههای کامپیوتری و دیگر تکنولوژیهایی که برای حمایت یا فعالسازی خدمات بانکی و مالی استفاده میشوند». همچنین مقالهای با عنوان «سونامی دیجیتال: فینتک و سرمایهگذاری» در کنفرانس علمی بین المللی هوش دیجیتالی کشور کانادا تعریفی به مضمون برای وظایف فینتکها ارائه میکند که بر اساس آن با استفاده از زیرساختهای دیجیتال و هوش مصنوعی در خدمات پرداخت، فرایندهایی جدید جایگزین رویههای سنتی میشوند. اهمیت پرداختن به موضوع فینتک به حدی است که MIT Sloan School of Management یک واحد درسی با عنوان انقطاع فینتک ارائه میکند؛ عبارت انقطاع اشاره به رویهای دارد که یک شرکت کوچک فینتکی با منابع بسیار کم توانایی به چالش کشیدن و انقطاع کسب و کار شرکتهای جا افتاده و سنتی را داراست. این مفهوم را میتوان در امتداد دیدگاه ژوزف شومپیتر – پدر علم کارآفرینی – قلمداد کرد. وی از فرایند کارآفرینی با عنوان تخریب خلاق یاد میکند و معتقد است که فرد کارآفرین با ارائه مدل کسب و کار خلاقانه و محصول حداقلی قابل استفاده، نقطه تعادل نمودار عرضه و تقاضا را تخریب کرده و نقطه تعادل جدیدی برای آن تعریف کند. ملزومات این تعریف باید از ابتدای فرایند کارآفرینی در نظر گرفته شوند؛ به این معنی که اگر بحث از نمودارهای عرضه، تقاضا و نقطه تعادل به میان میآید لازم است برای فرد کارآفرین، فضای اقتصادی کسب و کار تا حد امکان شفاف شود تا در چارچوب آن ایده شکل بگیرد و با رعایت قوانین به اجرا برسد.
جایگاه فینتک کجاست؟
فینتک، کسب و کار محسوب میشود و بدیهی است که این مسیر را از استارتاپ آغاز میکند؛ به عبارت دیگر کسب و کار فینتکی امروز، روزگاری استارتاپ فینتکی _کسب و کار نوپای فینتکی _ محسوب میشده و ملزومات فرایند کارآفرینی را آگاهانه یا ناخودآگاه رعایت کرده است. فرایند کارآفرینی شامل سه مرحلة تشخیص فرصت، طراحی و تدوین مدل کسب و کار و در نهایت استقرار کسب و کار است. کارآفرین فینتکی لازم است نسبت به محیط صنعت اشراف داشته باشد تا بتواند در مرحله تشخیص فرصت موفق شود، بخشی از چارچوبها و قوانین رگولاتوری صنعت پرداخت به شکل مکتوب موجود بوده و بخشی دیگر طی جلساتی به صورت شفاهی تبیین شده است؛ اگرچه اجتماع این موارد و اعلام نظر در مورد بخشهایی نظیر پولهای الکترونیکی از سوی بانک مرکزی حائز اهمیت است. استارتاپهای فینتک ضمن آنکه با در نظر داشتن موارد فوق، حیطه فعالیت کسب و کار خود را شفاف میکنند تا قابلیت اجرای آنرا تضیمین نمایند، مناسب است دریچههای ورود به صنعت و نیازهای مغفول مانده را تشخیص دهند. این مهم در قالب شکل ذیل توضیح داده میشود:
همانطور که پیش از این هم اشاره شد، رشد صنعت پرداخت در سالیان اخیر به شکلی تصاعدی افزایش داشته و ذینفعان دیگری را نیز در این صنعت درگیر کرده است. سالها پیش تعاملات این صنعت بین بانک و مشتری محدود میشد اما با رشد تکنولوژی و اهمیت یکپارچگی و پیوستگی در سیستم بانکی و پرداخت، ضرورت وجود شبکه پرداخت جهت سهولت امور احساس شد. وسعت خدمات در شبکه تبدیل به نیازی برای ارائه راهکار و یا خدمت جهت اجرای وعدههای رد و بدل شده در شبکه پرداخت گردید. سازمانها و ساختارهای خدمت محور در ادامه و یا در بطن مجموعههای ارائه دهنده راهکار و خدمت پدید آمدند تا این زنجیره به طور همزمان قابل گردش باشد. از آنجایی که بخش مهمی از نقدینگی خدمات موجود در شبکه پرداخت مرتبط با اپرتورهای تلفن همراه محسوب میشد، این بازار را برای اپراتورهای تلفن همراه نیز بسیار جذاب ساخت تا به طور مستقیم در بخشهای از شبکه پرداخت ورود نمایند؛ اما چرخه زیست بوم صنعت به نحوی قرار گرفته است که فقط با حضور کسب و کارهای فینتکی به عنوان یک ارائه دهنده راهکار یا خدمت، به یمن یکپارچه سازی و بهرهگیری از بخشهای مختلفی که به عنوان راهکار یا خدمت ارائه میدهد معنادار و موفقیت آمیز باشد. نمونههای چندین بار باز مهندسی شده و ناموفق خارج از این شرایط، خود گواه بر این ادعاست.
با استناد به این چارچوب، استارتاپهای فینتکی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و تعریف کسب و کار نوپای فینتکی در زیستبومهای بانک، اپراتور تلفن همراه و بطن شبکه پرداخت، نمیتواند منطقی و موفقیت آمیز باشد و از طرف دیگر این قسمتها به قدری بزرگ و تودرتو شده اند که انعطاف پذیری لازم را برای حضور کسب و کار نوپا ندارند. حال آنکه ذیل کسب و کارهای فینتکی ارائه دهنده راهکار و خدمت، میزان قابل توجهی از نقاط خلاء و نیمه تمام وجود دارد که فرصتی برای پاگرفتن استارتاپهای فینتک باشد.
علاوه بر موارد فوق، توانایی تولید مدل و طرح کسب و کار نوپای فینتک برای فرد کارآفرین بسیار حائز اهمیت است تا مورد توجه قرار گیرد؛ بدیهی است که مطالعات امکان سنجی و ترسیم فرایند اجرا، نیاز به نگرش، تجارب و راهنماییهایی از جنس کسب و کار داشته و مطرح کردن پیچیدگیهای فنی مهندسی یا ایجاد هیاهوهای رسانهای در حکم طبلی تو خالی به عنوان نقشه راه استارتاپهای فینتکی هستند.
سرانجام
کسب و کار نوپای فینتکی نیز در نهایت مسیر خود را باز میکند چرا که این از خصوصیات فرایند کارآفرینی است. همانطور که دورهای آتش تند عناوین کارآفرینی، یک به یک سازمانهای دولتی و خصوصی را در نوردید و آرام گرفت، تب استارتاپهای فینتک نیز به زودی سرد خواهد شد و در آیندهای نزدیک، فینتک، علی رغم سوگواری برای استارتاپهایی که قربانی فضای فعلی شدند، به بازماندگانش خواهد بالید. بازماندگانی که اگر راهی نیافتند، راههایی ساختند تا ارائه کننده خدمات نوین پرداخت و بانکی به جای روشهای سنتی شوند.