مصطفی نعمتی نوشت: پوپولیستها معمولاً با دو ویژگی برجسته شناخته میشوند. اول؛ نخبه ستیزی است حتی اگر خود متخصص در یک رشته دانشگاهی باشند. نخبه ستیزی تنها به مفهوم گرایش به تودهها در مطالبات عمومی نیست یا در این ویژگی نیست که پوپولیستها در برخورد بین خواستههای مردم و گروههای نخبه، جانب خواستههای عمومی را میگیرند بلکه به طور کامل گرایش به نفی نخبگان در آنها بسیار برجسته است.
دوم؛ پوپولیستها در هنگام عمل سیاسی که به تقاضای محیط اجتماعی پاسخ مثبت میدهند، پاسخگویی آنان معطوف به کسب محبوبیت است. اما منشأ محبوبیتی که پوپولیستها در پی آنند ناشی از اعتقاد به اصالت آرای عمومی و خواستههای متناسب با مصالح عمومی نیست بلکه پاسخ دادن به این خواستهها را به نفع محبوبیت بخشیدن به خود به خدمت میگیرند. پوپولیستها به مردمی که در بیابان برهوت زندگی میکنند و آب برایشان از کیمیا نادرتر است، وعده رودهای جاری میدهند.
پوپولیستها در عمل، واژگان تقریباً یکسانی دارند. وعدههای بزرگ میدهند، پشت سر واژههایی چون مردم، ملت و خلق، پنهان میشوند، وقتی تصمیم میگیرند کاری را انجام دهند، آن را به منافع خلق نسبت میدهند که دیگر کیست که جرأت و توان ایستادن مقابل آن را داشته باشد!؟، خود را يگانه کسی میدانند که قدرت برآورده کردن نيازهایی را دارند كه توسط حاكمان پيشين زير پا گذاشته شده بود، موج تودهای میآفرینند و سوار بر آن، ارابه خود را از روی پیکر همان تودهها، به پیش میرانند چرا که اولین قربانیان شعارهای بیپایه، غیرعلمی و غیرعملی آنها، همان تودهای هستند که برایشان دست تکان میدهند و کلاه از سر برمیدارند!
توزیع پول، بازگشت مجدد عظمت از دست رفته، ملیگرایی و شووینیسم تخیلی، شعارهاي عوام پسند و دهان پركن، رفتارهاي راديكال، حملات لفظي تند و روياي بازگشت امپراتوري نوستالژيك، مشترکاتی است که در میان پوپولیستها، به وفور میتوان یافت. آنها تعهدی در برابر ارزشهای بنیادین جامعه مثل اخلاق، صداقت، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی ندارند. گرچه در سخن به شدت بر آنها تأکید میکنند اما در عمل، کمترین پایبندی به آنها ندارند. تشکلگریز و نهادگریز هستند و خود را نماینده واقعی توده میدانند.
به جای بکارگیری روشهای نظاممند سیاستورزی، به میان توده میروند و خود را نوکر و خدمتگزار توده معرفی میکنند. متوهم هستند و به شدت به تئوری توطئه باور دارند. حتی خشکسالی و نباریدن باران را هم به دست نامریی استکبار و دشمنان قسم خورده ملت نسبت میدهند. راهکارهایشان به شدت ساده و سادهلوحانه است. خود را متخصص، نخبه و کارشناس معرفی میکنند. ملغمهای هستند از دن کیشوت و رابین هود؛ از یک طرف بر تکنولوژی و قافله پیشرفت و توسعه میتازند و از طرف دیگر، هوادار تقسیم ثروتی هستند که اصولاً وجود خارجی ندارد! یک پوپولیست نه تنها خودش را عوام فریب نمیداند که خود را یگانه منجی تودهها معرفی میکند و سرانجام، برخلاف آنچه شعار میدهد که نماینده خلق است، در میان گروه اندکی از باورمندان به خود، محبوس است!