مسعود خرقانی، متخصص فناوری اطلاعات بانکی نوشت: مادامی که ایده همکاری شرکتهای فینتک با بانکها مثل ایجاد و ورود به یک بازی رؤیایی و بر فراز ابرها باشد، هیچ کمبودی در موج ایجاد شده و تمایل به همکاری بین این دو مشاهده نمیشود. در حالیکه در واقعیت، اغلب اینگونه نیست و آنچه اتفاق می افتد، دور از تصورات قبلی است. در این مسیر چندین عامل عمده و اصلی وجود دارد که بانکها و شرکتهای فینتک، قبل از هر گونه همکاری با یکدیگر میباید به آن فکر کنند.
همکاری با یک بانک یا تعاونی اعتباری (معمولی و سنتی)، برای یک شرکت فینتکی میتواند دارای مزایای مطلوبی باشد مانند: دسترسی به منابع مالی فراوان (جیب پر پول)، پایگاه قابل توجهی از مشتریان، یک تیم بزرگ و حرفهای فروش و مارکت، دسترسی به کانالهای پرداخت و دیگر شبکههای محدود. هم چنین دلایلی برای چرایی و تمایل همکاری بانکهای (متداول) موجود با شرکتهای فینتک میتواند وجود داشته باشد، مانند: تغییر فرهنگ و رفتار با رویکردی نوآورنه، ضعف در بهره مندی از تکنولوژیهای نوظهور، تک محوری بودن کانون توجه.
در مقابل، در راه همکاری این دو موجودیت منحصر به فرد جهت پیوستن و هم بستگی، موانع مشخص و معلومی وجود دارد. بخصوص اگر انعطاف پذیری و آمادگی لازم برای مصالحه و سازگاری را نداشته باشند.
ابتدا مروری داشته باشیم به مواردی که شرکتهای فینتک در زمان همکاری و مشارکت با بانکها باید در نظر داشته باشند:
فینتک ها باید ملتفت اهداف اصولی و اساسی خود باشند
یک شرکت فینتکی هرگز نباید چشم انداز بلند مدت خود را، هر چقدر هم که مزایای کوتاه مدت وسوسه انگیزی مطرح شود فراموش کند یا نادیده بگیرد. اگر هدف تغییر وضع موجود و کمک به بانکداری در این تغییر باشد، همکاری و مشارکت با یک بانک و تبدیل شدن به بخشی از نظام و سامانههای ویژه بانکی و وضع موجود برای یک شرکت فینتکی بسیار دشوارتر از زمانی است که به تنهایی موجب مختل شدن وضع موجود و تغییر بازی مراودات و مبادلات مالی میباشد.
در نظر داشته باشید که بانکهایی که برخی خدمات ویژه برای مشتریان انجام میدهند نگران تاثیرات شرکتهای فینتکی بر کسب و کار اصلی خود میباشند. در گزارشهای اخیر شرکت PwC عنوان شده است که مدیران چنین بانکهایی ترس این را دارند که تا یک چهارم از کسب و کار آنها بهواسطه ظهور شرکتهای فینتکی در معرض خطر باشد. (Banks and Credit Unions Frightened by Fintech, March 21, 2016)
شرکتهای فینتکی هم چنین باید مراقب متقاعد کردن خود باشند، که شروع یک همکاری کوتاه مدت با یک بانک به معنای تمام شدن کار نیست. ممکن است که در شروع این طور به نظر برسد که همه چیز تمام است، ولیکن همکاری با بانکها نیازمند درگیری زیاد و طاقت فرسا میباشد. و این عاملی است که نمیتوان آن را دست کم گرفت. فینتکی ها همچنین باید مراقب این باشند که امید و آرزوهای قبلی آنها باید موقتی باشد، و تبدیل به یک وضعیت دائمی نشود. همکاری با بانکها نیاز به تخصیص منابع قابل توجه دارد، که میتواند سرعت تهاجم و پیشروی، که مهمترین پیشران و محرکه یک مجموعه استارتاپی پویا است، را کاهش دهد.
فینتک ها باید مقیاس پذیری را درک کنند
کلید موفقیت در مورد یک راه حل پرداخت از بستر تلفن همراه برای کسب و کارهای کوچک، داشتن یک شبکه بزرگ از کسب و کارهایی است که از محصول و پلت فرم مورد نظر استفاده کنند. برای به دست آوردن تعداد زیادی مشتری از این نوع - سازمانهای کوچک و متوسط (SME) - نیاز به داشتن یک تیم بازاریابی و فروش بزرگ و ماهر است که تدارک چنین تیمی از مرحله آغاز، اگرچه نشدنی نیست، ولی بسیار زمان بر و پر هزینه است.
همکاری با مؤسسات مالی و بانکهای موجود میتواند هم در زمان ارائه محصول به بازار و هم در هزینههای مربوطه کاهش قابل ملاحظهای ایجاد کند. و برای نفوذ در بازار نه تنها از پایگاه مشتریان موجود موسسه مالی یا بانک استفاده کرد، بلکه از تجربه تیم بازاریابی و فروش ماهر آنها نیز بهره گرفت.
موانع؟ انحصاری بودن و تعارض احتمالی منافع در صورتیکه بانک خودش دارای پایانههای فروشگاهی باشد و تیم فروش بانک درگیر ارائه و توسعه آن باشد، نمیتوان از این تیم توقع برآورده ساختن انتظارات خود را داشت.
فینتک ها باید دامنه و حدود کار خود را بدانند
شرکتهای فینتکی باید بخشهای مختلف زنجیره خلق ارزش را مورد توجه قرار داده و بدانند که برای موفقیت نیازمند تصرف کدام یک از آنها هستند. در مورد افرادی که درگیر توسعه و پیاده سازی تکنولوژیهای جدید برای بخشهای خاصی از زنجیره وسیعتر خلق ارزش هستند، پیشنهاد همکاری با یک موسسه مالی جذابتر است.
به عنوان مثال، در فضای بیومتریک، استفاده بانکها از این تکنیک در فرآیند ارزیابی و شناسایی مشتریان، بسیار جذاب است زیرا این همکاری فقط در یکی از بخشهای یک زنجیره ارزش بزرگ، که شامل ارزش مشتری است انجام میشود.
حال، ببینیم بانکها باید قبل از کار با شرکتهای فینتکی چه ملاحظاتی را در نظر بگیرند:
بانکها باید به تاثیرات همکاری با فینتک ها پی ببرند
مزایای همکاری با فینتک ها برای صنعت بانکداری امری بدیهی و آشکار به نظر میرسد. صنعت بانکی به طور مرسوم و سنتی در نوآوری کند است و همکاری با استارتاپ های هوشمندی که در لبه تکنولوژی حرکت میکنند، موجب تسریع در راه اندازی و استفاده از تکنولوژی برای ایجاد مزیت رقابتی جدید در بازار به طور فزاینده دیجیتال، میشود.
صنعت بانکداری باید با ترسیم و نگاه به یک تصویرکامل و بررسی مناسب و دقیق اثرات در درازمدت نسبت به همکاری یا کسب مالکیت شرکت فینتکی تصمیم بگیرد.
- آیا این همکاری منجر به قطعه بندی یک محصول یا خدمت موجود میشود؟
- تصمیم بانک برای عدم همکاری، چه تاثیری بر آن بخش خاص از بازار کسب و کار که فینتک آن را هدف گرفته است دارد؟
- احتمال ادامه و توسعه یک راه حل یا پلتفرم خاص فینتکی که مورد استفاده قرار گیرد چقدر است؟
بانکها باید گزینههای مختلف همکاری را در نظر بگیرند
زمانی که همکاری با یک شرکت فینتکی در نظر باشد، بانکها باید به گزینه "ساخت در مقابل خرید" فکر کنند. برای این منظور، بانکها نیازمند بررسی دقیق و واقع بینانه در مورد تواناییهای داخلی خود، و احتساب زمان و هزینه برای تولید یک محصول با کیفیت بالا هستند.
یکی از زمینههای مهمی که فینتکی ها بهطور ویژه در آن خوب هستند، و بانکها دارای مشکل میباشند، تولید یک محصول بهصورت مکرر تا رسیدن به راه حل مطلوب، متناسب با نیاز بازار است. برای بسیاری از بانکها، تنها پس از یک فرآیند طولانی ساخت تمایل به راه اندازی و ارائه محصول وجود دارد.
در یک شرکت فینتکی، یک محصول را میتوان راه اندازی و به طور مداوم بهبود داد تا زمانی که مناسب تقاضای بازار شود. و وقتی که نوآوری در درون شرکتها ملحوظ نظر قرار گیرد، بانکها باید بهبود مستمر محصولات خود را برنامه ریزی کنند.
روش جایگزین، موقعی است که تملک یک استارتاپ فینتکی و ترکیب آن با تکنولوژیهای موجود بانک، راه حل بسیار سادهتری است. در این مورد، بانکها باید به طور دقیق و از نزدیک استحکام راه حل تکنولوژی جدید را برای حصول اطمینان نسبت به رعایت استاندارهای امنیتی و سایر معیارهای لازم و میزان آگاهی و انطباق با محیط و مقررات نظارتی، بررسی و تست نمایند. باید توجه داشت که آوردن یک راه حل از بیرون و ترکیب آن با قابلیتهای فعلی یک بانک، نیازمند صرف منابع قابل توجه است که ممکن است هزینههای ساخت محصول در داخل را افزایش دهد.
بانکها باید بفهمند که فرهنگ سازگاری در طرف فینتکی چگونه است
با توجه به طبیعت زودگذر بسیاری از استارتاپ ها، بانکها نیز باید سابقه تیم آنهایی که به دنبال همکاری در سطوح بالا با بانک هستند را ارزیابی کند. آیا بنیان گذاران استارتاپ در مورد ایجاد یک محصول بزرگ و پایدار، مصمم و جدی هستند، یا به حضور کوتاه مدت در آن فکر میکنند؟
علاوه بر این، مقاومت شرکت در برابر فشارهای احتمالی ذینفعان چقدر است و آیا ساختار سرمایه آن پایدار است؟ این مورد میتواند از منظر اهمیت فرهنگ سازگاری قابل چشم پوشی باشد، اما به منظور همکاری ثمربخش مدیران دو طرف بسیار مهم و برای ایجاد یک ارتباط مستحکم فی مابین، حیاتی است.
به طور کلی بانکها یا مؤسسات مالی و استارتاپ های فینتکی باید یک فرض حیاتی را همیشه در نظر داشته باشند: و آن اجتناب از وابستگیهای غیر ضروری با یگدیگر است، و در صورتی که هیچ راه دیگری وجود نداشته باشد، مراقب باشند که همکاری خود را تا حد امکان محدود به موارد کاملاً ضروری نمایند. هر دو طرف باید قدرت پیش بینی این را داشته باشند که ممکن است همکاری بین آنها نسبت به آنچه در ابتدا تصور میکردند پیچیدهتر شود، و درصدد کاهش تأثیر بالقوه منفی، حاصل از همکاری با طرفی که اغلب بسیار متفاوت با خودشان است.