تعداد بازدید: ۳۴۹
بلقیس سلیمانی می‌گوید: جشن امضا و رونمایی کتاب به نوعی کار تبلیغی برای کتاب است و زمانی که ما مخاطبی برای کتاب‌های‌مان نداریم، جشن امضا معنایی ندارد
کد خبر: ۷۴۷۶۰
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵
مراسمی که در حال حاضر معنایی ندارد
به گزارش سرمدنیوز: این داستان‌نویس درباره ارزیابی‌اش از جشن امضا و رونمایی کتاب اظهار کرد: با توجه به جلسات رونمایی و جشن امضا که شرکت کرده‌ام، می‌توانم بگوییم که این جلسات کتاب را به میان عامه خوانندگان نمی‌برد، اما دل‌خوشی برای اهل کتاب است.

او با بیان این‌که  بیشتر در جشن امضا و رونمایی کتاب، دوستان و آشنایان نویسنده شرکت می‌کنند، افزود:  این مراسم‌ راهکاری برای بردن کتاب به میان مردم نیست زیرا مردم از کتاب دور هستند،  به نظرم ما باید بدانیم چه چیز و چطور بنویسیم تا بتوانیم با مردم و عامه کتاب‌خوان‌ها ارتباط برقرار کنیم.

سلیمانی درباه تأثیر جشن امضا و رونمایی کتاب بر صنعت نشر، گفت:  مشکل خیلی از ما این است که برای هم‌صنفان خود می‌نویسیم نه برای عموم مردم، به همین دلیل جشن امضا و رونمایی خیلی تیراژ  کتاب را جابه‌جا نمی‌کند و تأثیری بر گسترش کتاب‌خوانی ندارد.

او با اشاره به جشن امضای یکی از نویسندگان جوان که اخیرا با استقبال مواجه شده است، اظهار کرد: می‌توانم بگویم ما انواع و اقسام جشن امضا و رونمایی کتاب را داریم؛ اخیرا شنیدم کتاب‌ یک نویسنده جوان  با استقبال  مردم مواجه شده و توانسته خوب بفروشد. نمی‌دانم چه کاری انجام داده است؛ اما این نوع استقبال  نوبر است!  

این نویسنده افزود: خیلی خوب است که جشن امضا به این معنا باشد که کسانی خارج از صنف خودمان کتاب را بخرند، و اگر چنین اتفاقی بیفتد آن جشن امضا خوب است اما  اگر فقط خویشان‌مان، هم‌صنفی‌های خودمان و کسانی که با آن‌ها داد و ستد داریم، به جشن امضای‌شان می‌رویم و آن‌ها به جشن امضای  کتاب‌های ما می‌آیند و در جشن امضای ما شرکت می‌کنند، جشن امضا فایده‌ای ندارد.


سلیمانی  خاطرنشان کرد: زمانی که دیگران آمدند و کتاب‌مان را  خریدند و  از ما خواستند که آن کتاب را امضا کنیم، آن جشن امضا حقیقی می‌شود و اگر جشن امضا به یک دورهمی تبدیل شود پدیده خوبی نیست.

او با بیان این‌که مسأله ما جشن امضا نیست، اظهار کرد: مشکل ما این است که اصلا مخاطب نداریم. ابتدا باید به فکر جمع‌ کردن مخاطب حقیقی باشیم و  طوری بنویسیم که مخاطب را زده نکنیم، آن‌گاه یکی از راه‌های رساندن کتاب به دست مخاطب جشن امضا و رونمایی است.

این منقد ادبی اظهار کرد: قبل از هرکاری باید  فکر کنیم چطور بنویسم که مخاطب اشتیاق داشته باشد کارمان را دنبال کند و مدام منتظر باشد که کتاب ما منتشر شود، آن‌گاه  در جشن امضا و رونمایی کتاب‌ ما  شرکت می‌کند و کتاب‌مان را می‌خرد، اما زمانی که ما مخاطب نداریم، دور هم می‌نشینیم، شیرین و غذای‌مان را می‌خوریم، حال و احوال می‌کنیم  و اسمش را می‌گذاریم جشن امضا، در حالی‌که این جشن امضا نیست.

این نویسنده افزود: تا زمانی که این جشن امضا و رونمایی‌ها به صورت محدود برگزار می‌شود و مخاطب عام در آن‌جا حضور ندارد، هیچ کارکردی  نمی‌تواند داشته باشد. محمود دولت‌آبادی هیچ‌گاه جشن امضا نمی‌گیرد و لزومی‌ ندارد که جشن امضا بگیرد، زیرا مخاطب خود را دارد و زمانی که خبر منتشر شدن کتابش پخش شود، مخاطبانش کتاب‌هایش را می‌خرند.

او اظهار کرد: به نظر می‌رسد که ما در تنگنا قرار گرفته‌ایم، نویسنده‌هایی که عموما  مخاطب ندارند به جشن امضا متوسل می‌شوند و فکر می‌کنند از این طریق می‌توانند کتاب‌های‌شان را تبلیغ کنند، در حالی که راه را اشتباه می‌روند. اول باید ببینیم چرا کتاب‌خوان نداریم. فکر نمی‌کنم با جشن امضا بتوایم مخاطب دست‌وپا کنیم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: