تعداد بازدید: ۷۵۰
در یادداشتی خواندم از سرمایه گذاری در شهرک‌های صنعتی هم انتقاد شده است. در این خصوص باید گفت البته که شهرک‌های صنعتی یا پارک‌های علم و فناوری ما مثل سیلکون ولی نیست اما شایسته تحقیر و بی تفاوتی هم نیست
کد خبر: ۷۹۸۹۶
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۸

تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم

حمید رضا برزگر، تکنسین تولید شرکت پویا نوشت: سالیان سال است که در اطراف خود یعنی حوزه بانکداری و پرداخت، شاهد حضور افرادی متخصص در فروش جنس خارجی هستیم و ظاهراً فرقی هم نمی‌کند جنس اروپایی باشد یا ژاپنی یا حتی چینی فقط کافی است خارجی باشد. علت هم مشخص است چون فروش جنس خارجی کار تمیزی است کافی است با مشتری مذاکره کنی، رضایت او را جلب کنی حتی با او به سفرهای خارجی بروی. سپس جنس را به شرکت خارجی سفارش بدهی و اگر مشتری تغییراتی را هم ولو کوچک در نرم افزار یا سخت افزار دستگاه خواست با این عنوان که کمپانی این محصول را در سطح جهانی ارائه می‌کند و نمی‌توان برای خواست یک مشتری(به خصوص اینکه ایرانی باشد) در آن تغییر داد، او را از مطرح کردن چنین درخواستی خجل می‌کنی. چنانچه جهت تحویل دستگاه و راه اندازی آن هم اشکالاتی پیش بیاید مهندس خارجی می‌آوری. حتی یک پیچ گوشتی هم دستت نمی‌گیری که آستین پیراهن سفیدت لک بردارد. همه کارها را خارجی‌ها خودشان می‌کنند شما هم مدیریت!! می‌کنید و البته کلی هم سود.

از منظر این عزیزان، مهندس ایرانی نمی‌تواند چنین دستگاه‌هایی را طراحی و تولید کند و اگر هم می‌گوید تولید می‌کنم گزاف می‌گوید و در واقع مونتاژ کار است. این دیدگاه اگر خوشبینانه قضاوت کنیم حاکی از بی اطلاعی ایشان از تلاشهایی است که شرکت‌های ایرانی در این حوزه داشته و پیشرفت‌هایی است که حاصل کرده‌اند.

اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که حسب سند چشم انداز افق ۱۴۰۴ به عنوان یک میثاق ملی قرار است ما یعنی جامعه ایرانی در سال ۱۴۰۴ از نظر اقتصادی، علمی و فناوری جایگاه نخست را در منطقه داشته باشیم. قرار است سطح زندگی ما همطراز سطح زندگی کشورهای پیشرفته باشد. همچنین حسب برنامه ششم توسعه قرار است تا پایان برنامه (۱۳۹۹) صادرات غیر نفتی ما از ۴۲ میلیارد دلار به ۱۱۲ میلیارد دلار افزایش یابد و ما به رشد ۸ درصد برسیم. بسیار خوب اما راهکار حصول به این اهداف عالی کدام است؟ در این راستا چه نقشی برای فناوری اطلاعات تعیین شده ؟ سند راهبردی نظام جامع فناوری اطلاعات مصوب سال ۱۳۸۷ هیئت محترم وزیران در این باره چه اقداماتی را در نظر گرفته است؟. بدیهی است تمام این اسناد بالا دستی تاکید بر تقویت تولید داخلی و افزایش صادرات به‌عنوان تنها راهکار ممکن دارند. این نوآوری و تولید را چه کسی باید انجام دهد؟ دولت؟ بخش خصوصی؟ از غیب برسد؟ شاید هم کارگران چینی باید این تولید را انجام دهند؟

آنچه عقلای قوم در آن اتفاق نظر دارند و قوانین و مقررات نیز همان را مد نظر قرار داده، رشد تولید ملی به دست جامعه ایرانی است و جامعه ایرانی هم در کسوت بخش خصوصی بروز و ظهور می‌یابد. لذا طبیعی است که جهت حمایت از تولید ملی، باید این بخش مورد حمایت قرار گیرد. حمایتی که در عمل و در صحنه واقعیت، بسیار بسیار کم‌تر از ظرفیت‌هایی بوده که در قوانین مصوب وجود دارد. مسلم بدانید اگر شرکت‌هایی که اکنون به تولید در حوزه فناوری اطلاعات اشتغال دارند می‌خواستند توان فنی، مدیریتی و مالی خود را در راه دلالی فروش محصولات خارجی - بخصوص اجناس بنجل چینی که جامعه ما از آنها منزجر شده - و اخذ پورسانت به کار بگیرند بسیاری از آقایانی که امروز به این خدمت مشغولند، فضای کاری مناسبی نداشتند و می‌بایست در قطارهای مترو اجناس دم دستی و بنجل چینی می فروختند.

اشتباه نشود وقتی صحبت از حمایت از تولید کننده داخلی است منظور حمایت از شرکت زید و امر نیست. چرخ یک شرکت بخش خصوصی که بچرخد یعنی چرخ ده‌ها یا صدها و حتی هزاران خانواده ایرانی چرخیده. کار ایجاد شده. توان خرید ایجاد شده که خود مولد تقاضا و به‌طور مضاعف موجب تولیدات دیگری در جامعه است. این تولیدات به تدریج با هم در رقابت قرار می‌گیرند و آنهایی که بتوانند ارتقای کیفیت بدهند قوی‌تر می‌شوند و می‌توانند با جنس خارجی در بازارهای خارجی هم رقابت کنند. البته دولت موظف و مصمم است که در حوزه صادرت هم از بخش خصوصی به ویژه که دانش بنیان هم باشد حمایت کند. برای مثال لازم نیست جای دوری برویم . کافی است همین کشور ترکیه در همسایگی خودمان را مطالعه فرمایید.

در یادداشتی خواندم از سرمایه گذاری در شهرک‌های صنعتی هم انتقاد شده است. در این خصوص باید گفت البته که شهرک‌های صنعتی یا پارک‌های علم و فناوری ما مثل سیلکون ولی نیست اما شایسته تحقیر و بی تفاوتی هم نیست.

نویسنده محترم یادداشت می‌خواهد بگوید تولید کننده ایرانی اگر سرمایه‌ای را که در این راه گذاشته در بانک سپرده گذاری می‌کرد نه تنها چندین برابر در آمد بیشتری داشت بلکه درد سر کمتری نیز با ادارات بیمه و دارایی و شهرداری و غیره هم داشت. با سود بانکی خود می‌توانست مرتباً به سواحل مدیترانه سفر کند یا بر حسب گرایش به عتبات عالیات مشرف شود. البته باید افزود چه بسا با تجار اجناس بی کیفیت چینی هم آشنا می‌گشت و رقیبی برای برخی داخلی‌ها می‌شد. این نگرش سطحی به موضوع است. اگر عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم هنگامی که ما بتوانیم به طراحی و تولید یک محصول بپردازیم یعنی فناوری تولید را کسب کنیم، هر چند اگر درصدی از قطعات محصول خود را هم از خارج تهیه کنیم، اما این توان را داریم که به تدریج برای تولیدات خود در حوزه‌های دیگری هم کاربرد پیدا کرده و بازارهای جدید خلق کنیم و چون می‌توانیم سخت افزار و نرم افزارها را بنا به مورد تغییر دهیم، می‌توانیم پاسخگوی نیازهای بازار جدید باشیم. در غیر اینصورت بازارهای جدید را برای شرکت‌های خارجی ایجاد کرده‌ایم.

اما اینکه نویسنده محترم یادداشت پیشنهاد می‌کند که تولید کنندگان ایرانی چون ماجول های خود را از خارج تهیه می‌کنند پس بهتر است کل مجموعه را یکجا از یک شرکت خارجی خرید کنند، بیانی بسیار بی منطق و غیر کارشناسانه است. زیرا اولاً خود شرکت‌های خارجی که ایشان افتخار نمایندگی یکی از انواع چینی آن‌ها را در ایران دارند تمام ماجول های دستگاه‌هایشان را خودشان تولید نمی‌کنند بلکه با تولید تعداد اندکی از آنها، که حتی در بعضی موارد در حد صفر است، اکثر ماجول های مورد استفاده را از تولید کنندگان معدود جهانی می‌خرند. آن‌ها در واقع پول طراحی خود را می‌گیرند و این همان ارزش افزوده‌ای است که ما میگوییم باید تولید کننده ایرانی به دنبال آن باشد و مورد حمایت قرار گیرد. بد نیست بدانید کمپانی مرسدس بنز که از نظرات مختلفی، رتبه‌های بالای جهانی در تولید خودرو را دارد، تنها ۲۰ درصد قطعات خودروهایش را خودش تولید می‌کند و الباقی را از منابع خارجی (Out Source) تهیه می‌کند اما همه می گوییم مرسدس بنز خوب است.

البته ما منکر تجربیات و دانش خارجی نیستیم ولی حرفمان این است که باید دست در دست هم بگذاریم و به‌قدر توان و دانش خود بکوشیم از آن تجربیات و دانش در جهت منافع ملی بهره برداری کنیم.

البته هدف از آنچه به عرض رساندم پاسخ به نویسنده یادداشت نبود زیرا تکلیف این موضوعات در قوانین کشور مشخص است و ایده مطرح شده اساساً فاقد منطقی بود که مورد توجه مدیران محترم بانک‌ها یا ارباب آرا و کارشناسان محترم حوزه بانکی یا مقامات تصمیم گیر دولتی واقع شود. هدف این بود که تلنگری زده شود که اگر می‌خواهیم به اهدافی که در اسناد بالادستی کشور به عنوان میثاق ملی، تعریف شده دست یابیم، فرصت بسیار تنگ است. تنگ آب ترک برداشته، ماهیان برخی به عشق دریا از تنگ بیرون می‌جهند و به جز معدودی چه بسیار که ناروا بر خاک می افتند. تا هنوز ماهیانی هستند که با عشق در این تنگ شنا می‌کنند، تنگ را ترمیم و آب تازه به داخل آن بریزیم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: