تعداد بازدید: ۵۰۸
اقتصاد ایران در عین رها شدن از تورم‌های ساعتی دوران احمدی‌نژاد هنوز روی رونق به خود ندیده و به عنوان اولویت اول دولت مورد تاکید قرار می‌گیرد
کد خبر: ۸۰۷۶۲
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۰
مشکلات اقتصاد ایران ساختاری است؛ تقاضای جهانی نفت در حال کاهش است

به گزارش سرمدنیوز به نقل از آرمان، مشکلات اقتصاد ایران تا حد زیادی در ساختار معیوب آن ریشه دارد و بعضا سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها آن‌چنان تاثیری در تغییر اوضاع ندارد. اقتصاددانان زیادی بر اصلاح ساختا‌رهای اقتصاد تاکید می‌کنند که یکی از آنها جمشید پژویان رئیس سابق شورای رقابت است.

 پژویان دوره کارشناسی اقتصاد را در دانشگاه تهران و دوره کارشناسی ارشد و دکتری اقتصاد را در دانشگاه ایالتی یوتا گذرانده است و اکنون هم استاد اقتصاد دانشگاه‌های علامه طباطبایی و آزاد اسلامی است. او در سال‌های اخیر به دلیل طراحی ایده هدفمندی یارانه‌ها و مشاوره اقتصادی به دولت احمدی نژاد مورد انتقاد برخی از همکارانش بوده، اما پژویان در دفاع همیشه خود را از دولت جدا دانسته و تاکید کرده که طرح هدفمندی یارانه‌ها آن‌گونه که مد نظر وی بوده اجرا نشده است. گفت‌وگوی این اقتصاددان و استاد دانشگاه  را در ادامه می‌خوانید.

چه چشم‌اندازی برای اقتصاد ایران و سیاست‌هایی که دولت دوازدهم پیش‌بینی کرده دیده می‌شود؟

در حال حاضر هیچ برنامه و سیاستگذاری خاصی به غیر از آنچه به برنامه ششم مربوط است در برنامه اقتصادی دولت مشاهده نمی‌شود. این‌گونه برنامه‌ها هم معمولا هیچ‌گونه نقشه راهی نداشته و صرفا برخی ایده‌ها و اهداف را تعیین می‌کنند. تجربه شصت سال گذشته نشان داده برنامه‌های این‌چنینی صرفا روی کاغذ باقی می‌ماند، چراکه اقتصاد پویاست و طبق چنین مباحث شعاری پیش نمی‌رود. بعضا هم برخی ارقام و آمار ارائه می‌شود که با هر اتفاقی امکان تغییر دارد. از نظر بنده در دولت دوازدهم باید بیشتر استراتژی‌ها و اهداف مورد نظر باشد نه ارقام و آماری که بدون مقایسه و به تنهایی معنای خاصی ندارد.

در این دولت هم تا کنون مجموعه سیاست‌های اقتصادی‌ای از سوی دولت به مجلس ارائه نشده تا به عنوان نقشه راه دولت در ادامه مسیر مورد استفاده قرار گیرد. تا زمانی هم که وضع به این منوال باشد امید چندانی به رفع مشکلات ساختاری بسیار قدیمی اقتصاد ایران نیست و به نظر می‌آید دولت هم برنامه‌ای برای اصلاح این مشکلات ریشه‌ای ندارد. به هر صورت به دلیل نبود همین سیاست‌ها، چشم‌انداز روشنی از رفع مشکلات اقتصادی به نظر نمی‌آید. در سال‌های گذشته هم بعضا از رشد درآمدهای نفتی که در اقتصاد جامعه سرریز می‌شد مقداری اوضاع التیام می‌یافت، اما اکنون با شرایطی که در سطح جهانی مشاهده می‌شود چنین امیدی نیز نمی‌توان داشت و حتی احتمال دارد قیمت نفت بیش از این هم کاهش پیدا کند.

درآمدهای نفتی تا چه حد می‌تواند منبع قابل اتکایی برای اقتصاد کشور باشد؟

اکنون در شرایطی قرار داریم که انرژی مورد استفاده در دنیا به سرعت در حال تغییر است و کشورهای پیشرفته به جای استفاده از انرژی‌های فسیلی رو به استفاده از انرژی‌های مفیدتر با استفاده از منابع پایان ناپذیری همچون خورشید و باد آورده‌اند و به تدریج هم تکیه خود بر منابعی چون نفت را کمتر می‌کنند. در حال حاضر حتی کشوری چون مراکش هم که شرایطی مشابه یا حتی ضعیف‌تر از ایران در بهره‌مندی از نیروی خورشید دارد در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده و به احتمال قوی در آینده هم می‌تواند صادر کننده انرژی خورشیدی باشد. همه این اتفاقات در شرایطی می‌افتد که ما همچنان به نفت وابسته‌ایم و در عین حال تقاضای جهانی برای خرید آن به صورت نسبی در حال کاهش است. در این شرایط انتظار می‌رود در دو دهه آینده صدور نفت به سطح نازلی برسد و کشورهایی چون ما که از نفت به عنوان تنها منبع و موتور اقتصاد استفاده می‌کنند به تدریج با از دست دادن بازار خرید این تولید اصلی خود به وضعیتی بسیار بدتر دچار شوند. در حالی که نفت این‌چنین غیرقابل اطمینان است مطمئنا ما باید تکیه خود را بر سایر منابع کسب درآمد متمرکز کنیم تا از رخدادهای این‌گونه ضربه‌های سنگینی دریافت نکنیم.

تمرکز اقتصاد ایران باید بر چه مواردی باشد و به طور مثال حرکت به سمت بهره‌وری از منابعی مانند گردشگری می‌تواند راهگشای مشکلات اقتصادی باشد؟

اقتصاد در مرحله اول مبتنی بر تولیدات یک کشور است. حال این تولیدات می‌تواند در حوزه‌هایی همچون صنعت، خدمات، کشاورزی و... باشد. ما در این زمینه برخی مشکلات ساختاری و زیربنایی داریم که باعث عدم توانایی اقتصاد شده و بنده هم به شخصه ده‌ها بار در سال‌های گذشته این موارد را گوشزد کرده‌ام اما بهبود خاصی مشاهده نشده‌است. آنچه مشخص است اینکه رفع این مشکلات اساسی مطمئنا می‌تواند به تولید ما قوت دهد و تحولی در اقتصاد ایجاد کند. اما در مورد استفاده از منابعی همچون گردشگری و توریسم که نام بردید و در سال‌های اخیر کمتر مورد استفاده قرار گرفته است، مشکل در جای دیگری است.

در حالی که امروزه در دنیا کشورهایی مانند فرانسه، اسپانیا، یونان، ترکیه، هندوستان، مصر و سایر کشورهایی که صاحب مزیت جذب توریست هستند به خوبی از این توانایی بالقوه خود در مسیر بهبود و رشد اقتصاد استفاده می‌کنند. این کشورها بنا به جذابیت‌های مختلف گردشگری منابع قابل توجهی برای جذب توریست را دارند و ما هم هرچند بارها و سال‌ها بر دارا بودن ظرفیت‌های بالای جذب توریست در کشورمان تاکید کرده‌ایم اما پرواضح است که به دلیل برخی قوانین و مقررات محدودکننده داخلی‌مان امکان فراهم آوردن جذابیت توریسم در حد گسترده را نداریم. طبیعتا عمده متقاضیان سفر به ایران با هدف توریسم و بازدید از مناطق دیدنی ایران با فرهنگ‌های دیگری که با فرهنگ بومی ما همخوانی ندارد تربیت و رشد یافته‌اند و تصوری از فرهنگ و ارزش‌های ساکن در کشور ما ندارند.

در ایران طبق قوانین کشور از آنان خواسته می‌شود تمامی رفتارهای خود را مطابق فرهنگ ایرانی انجام دهند و طبیعتا بخش زیادی از این افراد به سادگی قید چنین سفری را می‌زنند و به سایر مناطق گردشگری که امکان اقامت راحت‌تری برایشان فراهم می‌کند سفر خواهند کرد. در ایران فقط آن تعداد از توریست‌ها حضور خواهند یافت که قبول می‌کنند خود را با فرهنگ ما تطبیق دهند و یا برخی توریست‌های مذهبی که ارزش‌هایی شبیه‌تر به فرهنگ ما دارند و به دلیل دیدار از اماکن مذهبی و مقدس به ایران سفر می‌کنند.

از نظر شما دولت یازدهم در چه زمینه‌هایی توانست در اقتصاد ایران بهبود ایجاد کند؟

من موفقیتی در جهت بهبود اقتصاد ندیدم.

یعنی نسبت به دولت قبل هیچ پیشرفتی را شاهد نبودیم؟

بحث دولت قبلی جداست. دولت قبل به خصوص در اواخر عمر خود دچار شوک بزرگی در حوزه سیاست خارجی شد که باعث به‌هم‌ریختگی اقتصاد و مدیریت کشور گشت. این شوک هم ناشی از عدم تعامل با کشو‌رهای غربی در مذاکرات هسته‌ای با 1+5 بود و این تصمیم هم صرفا به دولت باز نمی‌گشت. به‌هرحال این روند در دولت یازدهم تغییر کرد و ما با رویکرد متفاوتی در مذاکرات حضور پیدا کردیم که نتیجه آن رفع تحریم‌ها و محدودیت‌های ایجادشده برای اقتصاد بود. طبعا این رفع موانع فی‌نفسه مزیت‌هایی همچون رفع شوک تورمی داشت که باعث کم شدن صادرات نفتی یا یک سوم شدن ارزش ریال شده بود. در شرایط وخیمی که کشور در آن دوره با آن مواجه شد، بدیهی بود که قیمت‌ها تا حد زیادی افزایش پیدا کند و مشاهده شد که این افزایش قیمت چه تاثیر شدیدی بر جامعه داشت. اما در دولت یازدهم طبیعتا وقتی این مشکلات و موانع رفع شد ما به سطح نرخ‌های پیشین برگشتیم اما در عین حال متاسفانه رکودی تشدید شد که باعث شد اقتصاد ما صدمات بسیاری ببیند.

پایین آمدن نرخ تورم و رشد اقتصادی حاصل‌شده در این دولت را موفقیت نمی‌دانید؟

رشد اقتصادی که از آن صحبت شده ناشی از رونق اقتصاد نیست بلکه آن‌هم ناشی از افزایش تولید نفت است که به‌دلیل تحریم به یک‌سوم و کمتر کاهش پیداکرده بود و بعد از لغو تحریم‌ها تلاش شد میزان تولید این فراورده را به سطح گذشته برسانیم. چنین افزایش تولیدی طبیعتا موجب شده خودبه‌خود با توجه به نقشی که نفت در تولید ناخالص ملی دارد رشد قابل توجهی در حوزه نفت ایجاد شود و میانگین آن باعث ایجاد رشد اقتصادی شده است.

شما در مورد برجام و گشایش‌های پس از آن صحبت کردید. به نظر شما ورود سرمایه‌های خارجی بعد از برجام توانست کمکی به بهبود زیرساخت‌های اقتصاد کند؟

هرچند حضور سرمایه خارجی در ایران صفر نیست اما من آن‌چنان سرمایه خارجی قدرتمندی در ایران نمی‌بینم. در دو سال اخیر که برجام تصویب شد هیات‌های تجاری زیادی برای فروش کالا و خودرو به ایران سفر می‌کنند، اما سرمایه‌گذاری عظیم و مستقیم قابل توجهی که موجب شود تکنولوژی پیشرفته کشورهای خارجی وارد ایران شود و در ادامه تولیدات حاصل از آن در سایر کشورها به فروش برسد را شاهد نیستیم. چنین همکاری‌هایی موجب ایجاد بازاری برای تولیدات این‌چنینی ایران در سطح جهانی خواهد شد و بهبودهای قابل توجهی را در اقتصاد ایجاد خواهد کرد.

مدیریت اقتصاد از سوی دولت‌ها در ایران چه ویژگی‌هایی دارد؟ به طور مثال قرار گرفتن آقای کرباسیان به جای آقای طیب‌نیا چه تغییراتی در مدیریت اقتصادی کشور ایجاد می‌کند؟

در حال حاضر رویکرد مشخصی از هیچ یک از دو وزیر نمی‌توان دید. در دولت هم حرکتی در جهت سیاستگذاری اقتصادی مشاهده نمی‌شود و به خصوص یکی از مشکلات مهم در ایران این است که تشکیلات مشخصی، به طور قاطع متولی سیاستگذاری اقتصادی نیست. این روند برخلاف بسیاری از کشورهاست که در آن گروه مشاورین اقتصادی برای رئیس‌جمهور و نخست وزیر تعریف‌شده و سیاستگذاری اقتصادی آن کشور بدون حاشیه توسط آنها انجام می‌شود و بقیه بخش اجرایی دولت هم در صورت تطبیق این برنامه‌ریزی‌ها با شعارهای رئیس دولت آن را به اجرا می‌گذارد. چنین روند تعریف شده و علمی‌ای در ایران مشاهده نمی‌شود و در دولت‌ها معمولا عده‌ای مشاور تعریف شده که عمدتا با هم اختلاف دارند. در چنین جمعی سیاست‌هایی در پیش گرفته می‌شود که معمولا به عنوان مبانی کلان تعریف می‌شود و به درد اقتصاد ایران نمی‌خورد. سیاست‌های کلان برای اقتصاد‌هایی است که زیرساخت‌های مناسب دارند و گاهی دچار شوک اقتصادی شده یا برای گذر از ادوار تجاری از آن استفاده می‌کنند. وگرنه هیچ سیاست کلانی به درد اصلاح ساختار اقتصاد ایران نمی‌خورد.

یکی از انتقاداتی که به دولت وارد شد مربوط به قرار گرفتن آقای نهاوندیان در پست معاون اقتصادی بود. آیا این پست تعریف مشخصی دارد یا به مدیریت و هماهنگی اقتصاد کمک می‌کند؟

این پست اصلا تعریفی ندارد. پیش از این در زمان آیت‌ا... هاشمی شاهد بودیم که وقتی مرحوم دکتر نوربخش رای لازم برای پست وزارت اقتصاد و دارایی را کسب نکرد به عنوان معاون اقتصادی ایشان حکم گرفت و بعد از مدتی هم رئیس بانک مرکزی شد. در آن دوره هیچ‌گاه مشخص نشد در این پست چه فعالیت‌هایی صورت گرفته و چه تعریف و ساختاری داشته است و در حال حاضر هم چنین شکلی در سمت آقای نهاوندیان به نظر می‌رسد و به نظر من کمک خاصی به اقتصاد و دولت نخواهد کرد.

در سال‌های اخیر سیاستمداران و صاحبنظران دائما اقتصاد را اولویت اول مدیریت کشور دانسته‌اند. آیا اقتصاد لزوما اولویت است یا به دلیل شرایط خاص سال‌های اخیر تا این حد در ایران اهمیت پیدا کرده و بعد از مدتی چنین جایگاهی نخواهد داشت؟

در همه کشورهای دنیا همه مشکلات به اقتصاد ختم می‌شود. جنگ‌ها، زد و بندهای سیاسی، گروه بندی‌ها و منطقه بندی‌ها و بسیاری از مسائل مهم دیگر در سایه تاثیر و اهمیت اقتصاد صورت می‌گیرد. تمامی چنین فعالیت‌هایی بر اساس وضعیت و شرایط اقتصادی است و در دنیای امروز حتی قدرت کشورها هم با اقتصادشان به صورت مستقیم ارتباط دارد. به طور نمونه ژاپن کشوری است که تجهیزات نظامی و جنگی آن‌چنانی ندارد، اما در حال حاضر با تکیه بر اقتصاد با ثبات و قدرتمندش یکی از قوی‌ترین کشورهای دنیاست. همچنین کشورهای دیگری نیز مشاهده می‌شوند که از نظر نظامی قدرتی ندارند اما به دلیل وضعیت اقتصادی خوب دارای صدایی بسیار بلند در سطح جهانی هستند. برای رسیدن به چنین جایگاهی ما هم باید مشکلات اقتصادیمان را به صورت ساختاری حل کنیم. ایران از نظر منابع طبیعی، ثروت انسانی و یا حتی ثروت ارزی برای وارد کردن تکنولوژی‌هایی که ندارد، ذخایر خوبی را داراست و با مدیریت خوب می‌توانیم اقتصادی قوی داشته باشیم که با تکیه بر آن جایگاه خود در سطح جهانی را نیز بهبود بخشیم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: