به گزارش سرمدنیوز، این رییس کل بانک مرکزی بدون تردید عضوی از اعضای دولت سازندگی بود که تصمیم گرفتند برای فروختن اشتهای بازار ارز به سوی قیمتهای بالا، منابع ارزی خود را به ثمن بخس در بازار عرضه کنند، شاید قیمتها آرام بگیرد. این تصمیم تاریخی و عجیب میتوانست درسآموز باشد و رییس بانک مرکزی بعدی، هر کس که باشد، در برابر تصمیم دولت بایستد و از حراج کردن منابع گرانقیمت شهروندان برای رسیدن به یک هدف دور از دسترس، اجتناب کند.
اما رییس کل بانک مرکزی دولت دهم این تجربه را ندید و با هدف گفتهشده مهار نرخ سکه در بازار آزاد، اقدام به حراج سکه کرد و آن جمله مشهور را بر زبان آورد که آنقدر سکه داریم که حتی به خواربارفروشها میدهیم تا عرضه کنند را بر زبان آورد. شوربختانه هر دو تجربه شکست خورده اما هرگز موجب نشد تا دولت یازدهم و امروز دولت دوازدهم دست به حراج دلار و سکه طلای موجود در بانک مرکزی نزنند.
حالا پرسش این است که این اقدام بانک مرکزی چرا متوقف نمیشود و با وجود هشدارهای کارشناسان و علاقهمندان به حفظ منابع گرانقیمت اما حراج سکه در دستور کار قرار میگیرد. بانک مرکزی میتواند به وظایف ذاتی خود در مهار تورم اشاره کند و یادآور شود روند فزاینده قیمت سکه در بازار آزاد، راهی برای سازگارشدن افزایشی قیمت سایر کالاها با این کالای شاخص است و باید برای جلوگیری از انتظارات تورمی جامعه، این اقدام انجام شود اما باید به دولت یادآور شد اگر قیمت طلا در جهان روند فزاینده داشته باشد، این اقدام بانک مرکزی به مثابه حراج واقعی است و باید از آن اجتناب کرد.
از سوی دیگر تجربه نشان داده با توجه به بضاعت بانک مرکزی در میزان عرضه سکه که هرگز به اندازه تقاضا نخواهد بود، مهار قیمتها اتفاق کوتاهمدتی است و دوباره پس از توقف عرضه سکه، به دلیل وجود تقاضا بار دیگر افزایش قیمتها اتفاق میافتد. با توجه به اینکه بخشی از افزایش قیمت سکه و طلا در ایران به دلیل افزایش نرخ تبدیل دلار به ریال ایران است تا زمانی که این نرخ تبدیل میل به صعود دارد، مهار قیمت سکه کاری از پیش نمیبرد یا اینکه اثربخشی آن کامل خواهد بود.
آیا قرار است در آیندهای نهچندان دور، بانک مرکزی به فروش دلار با قیمت میانگین بازار آزاد و قیمت ارز رسمی اقدام کند. برخی از آگاهان که اندکی خوشبینی بیش از حد به هر تصمیم دولت را کنار گذاشتهاند، باور دارند که دولت دوازدهم برای تامین کسری بودجه خود، دست کم برای یک مقدار معین از آشفتهبازار سکه استفاده میکند.
این گروه میگویند حالا که دولت و بانک مرکزی قیمتهای اوجگرفته سکه را میبیند، با قیمتی تعادلی و به سود خود اقدام به فروش سکه خواهد کرد. بانک مرکزی به عنوان انحصارگر مطلق تولید و توزیع سکه طلا در ایران میتواند از این بازار با بهرهوری بالا استفاده کند و چرا این کار را انجام ندهد.
هر انحصارگری در هر بازاری، دنبال چنین فرصتهایی است و میتواند ضمن اینکه به شهروندان یادآور میشود برای رضایت شما اقدام به کاهش قیمت یک کالا کردهام، کیسه خود را نیز از سود بالا پر کند. کسانی که بدبینترند حتی احتمال میدهند، بانک مرکزی حدس میزند قیمت طلا در بازار جهانی به سمت پایین در حال حرکت است و نمیخواهد فرصت کسب سود از این بازار از کف برود.
کارشناسان و اقتصاددانان باور دارند این روشهای کمفایده که بر آزمایش و خطا استوار است چاره درد اقتصاد ایران نیست و نباید با روشهای ناکارآمد منابع ارزی و منابع طلای کشور در بازار حراج شود و دولت و بانک مرکزی نباید در این بازار دخالت کنند.
وقتی دولت در یک بازار اخلال میکند این انتظار در فعالان اقتصادی ایجاد میشود که دولت در بازارهای دیگر نیز هرجا به سودش باشد دخالت خواهد کرد. دادن مجوز به بانک مرکزی برای دخالت در بازار سکه و بازار دلار با هر نیت و هدفی به اخلال در بازارهای دیگر منجر میشود و این با هدف سالمسازی اقتصاد و اصلاحات سازگاری ندارد.