به گزارش سرمدنیوز، نصرالله جهانگرد در هفتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت سخنانی مهم ایراد کرد که در ا خبار یا منعکس نشد یا بطور دقیق پوشش داده نشد. در این سخنرانی آینده بانکداری و فناوری ایران از دید او و اتاق فکرش بیان شده است. به عنوان سنت شکنی و اهمیت موضوع و اینکه سخنرانی ایشان با صحبت محاورهای فاصله زیادی دارد، عین سخنانش را منتشر میکنیم:
در این کنفرانس مهم از این فرصتی که به من داده شده نه از منظر تکنولوژیک، بلکه از منظر مسایل مدیریتی که در سطح ملی ما داریم چند نکته را خدمتتان عرض کنم.
سوال مهم این است، ببینیم تغییر چیست و عوامل تغییر ساز چه چیزهایی هستند.
موضوع این است که قلمروهای حیاتی که ما در آن زندگی و کار میکنیم در سطح ملی، در اندازههای ملی چه عواملی آنها را دارند تغییر میدهند و ما در برابر این تغییر چه تصمیماتی می گیریم.
حقیقت این است که نظام اقتصادی و نظام پولی ما تحت تحولات تکنولوژیک در حال دگرگونی است و پیوسته تغییراتی در نظام اجتماعی فرهنگی به وجود می اورد و تاثیر در تغییر در ساختار و تغییر در لایههای سیاسی را هم به وجود میآورد.
مشکل ما در ایران این است که نسبت به اینکه در یک اکوسیستم جهانی قرار گرفتهایم کمی غفلت کردهایم و تصور میکنیم وجود یک teritory و یک حاکمیت در ساختار جغرافیایی ایران برای اعمال مدیریت بر منابع و فرصت های ما کافی است، درحالیکه ما در یک بستر به هم پیوسته جهانی قرار داریم و تلاش نمیکنیم این پیوستگی جهانی را درک کنیم.
در بعضی از حوزهها این پیوستگی جهانی عینی شده است. مسائل زیست محیطی را همه درک میکنیم. نحوه استفاده از سوخت در کشورهای دیگر بر محیط زیست تأثیر میگذارد و ما با اینکه در آن کشور نیستیم تحت تأثیر قرار میگیریم. امروز میزان کربن تولیدی در کل کره زمین توسط هر کشوری و هر مجموعهای؛ تأثیر در کل زندگی بشر گذاشته و توافقات جهانی بر این است که ما باید میزان کربن تولیدی را کم کنیم. امروز نظام carbon tax در دنیای صنعتی به عنوان یک فایده استراتژیک مطرح است و همهٔ دولتها و کشورها باید از آن تبعیت کنند.
اتفاق دیگری که کم کم دارد برای همهی ما به وجود میآید به کارگیری فن اوری اطلاعات و ارتباطات است که موجب یک پلتفرم پیوسته در ارتباطات در وهلهٔ اول می شود و بعد به تبع آن به عنوان پلتفرمی برای تغییر در سایر حوزهها آثارش را نشان می دهد.
این پیوستگی مبتنی بر یک تئوری به نام sGMPC بوده. از دهه پایانی قرن گذشته یک تئوری در سطح جهانی به وجود آمد تحت عنوان sGMPC مبتنی بر این تصور و تفکرات، تمام صنعت جهانیِ ارتباطات به سمت ایجاد یک network یکپارچه با ظرفیت مبادلهی دیتای بسیار بالا به صورت یکپارچه در سطح جهانی میرود.
به زودی ارتباطات ماهواره ایی که در پانزده سال پیش مبنای رقابت با سیستمهای موبایل شده بود و در آن مقطع به لحاظ قیمت شکست خورد پروژه (tele dezik) بود که در اواخر قرن بیستم در برابر توسعه شبکه GSM زمینی به لحاظ قیمتی شکست خورد اما مجدداً در قالب ماهوارههای لئو درحال پیش روی است و شما تا چند سال آینده مجموعه network جهانی را به صورت وایرلس در سطح کره زمین خواهید دید که دسترسی broad band data، به همهی شهروندهای دنیا می دهد. نظام کدینگ اطلاعات و هویت در سطح جهانی کم کم دارد تغییر می کند.
ارتباطات امروز بر اساس country code است(0098). و این در دنیای IP، مبتنی بر استفاده از TLD و IP آدرسهاست. کل ارتباطات دیتایی دنیا مبتنی بر IP Adress خواهد شد و GENERATE کردن ادرس IP در سطح جهانی به صورت متمرکز در یک سازمان به نام ICAN اتفاق خواهد افتاد.
پس ما مواجه با یک افق نزدیک به ۵ ساله پیش رویمان هستیم که یک محیط ارتباط جهانی است که نظام آدرس دهی، هویت دیجیتال پایهاش میشود IP آدرس. ارتباطات یکپارچه به وجود میآورد و یک Network و پلتفرم فرامرزی در اختیار شهروندان دنیا قرار میدهد. این تغییر و تحول در عرصه سیاسی هم دارد اتفاق می افتد.
در نهادهای بین المللی کمتر از یک دهه است اصرار جهانی بر این است که نقش دولتها در تصمیم گیری با نقش شرکتها مشترک شود. تحت عنوان multisecular در نظام بین الملل، تلاش می شود سازمان های ملل و سازمانهای جانبی میز تصمیم گیری شامل دولتها و شرکتها شود.
من می خواهم ترسیم کنم که اتفاقاتی که در اطرافمان می افتد ابعاد مختلف یک منشور است. درحوزه امنیت ملی همه شاهد هستید ما در یک محیط جغرافیایی بسیار بسیار پر تحرک زندگی میکنیم. اگر حواسمان به مجموعه همسایهها و فرا همسایهها نباشد، تأثیر و تحولات آن ها در خاورمیانه، آسیای شرقی و کشورهای حوزه قفقاز میتواند اقتصاد و امنیت ما را تحت تأثیر قرار دهد. همه اینها اتفاقاتی است که ما فکر میکنیم جدا از ما که در حوزه پولی و بانکی هستیم قرار است اتفاق بیافتد و ما تحت تأثیر آن نیستیم!
در قلمرو پولی اتفاق بزرگی در حال افتادن است. در قلمرو پولی تجربه ای را عرض کنم. بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ اقای جروج سورس در چهار کشور آسیای شرقی، تایلند، فیلیپین، مالزی و کره جنوبی با یک رفتار بورسی در بازار ارز توانست در طی دو سال به طور متوسط بیست میلیارد دلار از این کشورها ببرد و باعث سقوط اقتصادی بسیار سنگین در این کشورها شود.
من در آن مقطع در سفرم به مالزی با مدیران ارشدم که همراه هیات دولت ایران بودم و صحبت می کردم ماهاتیر محمد هم اعلام میکرد: محصول ارزش افزوده بیست ساله این کشور را مکیدند و بردند. در تایلند نیز برای اینکه بتوانند این شکست را جبران کنند پادشاه تایلند که اخیرا مرد. در یک
نشست در سطح ملی، زاز زنان تایلندی خواست طلاهای خود را به پادشاه هدیه دهند تا به بانک مرکزی داده شود
تا بتواند این مشکل را حل کنند. مشابه این حرکت را کره جنوبی انجام داده است. آنجا گفت و گویی با رییس بانک مرکزی داشتیم صحبتی که انجام می دادند جالب بود.
میگفتند که مهترین مسلهای که ما در این قضیه درک کردیم این بود که ما تغییرات جهانی در بازار بین الملل را دیر درک می کردیم بهترین شرایط این بود که ۹ یا ۱۰ ماه طول می کشید تا تغییرات را درک کرده و آن را به تصمیمات داخلی تبدیل میکردیم و در اثر چنین غفلتی نیز دچار چنین خسارت بزرگی شدیم و در تلاشیم این زمان را به کمتر از سه ماه برسانیم. پس عدم شناخت تحولات جهانی موجب خسارتهای بزرگ به ما شد. این مسله روی میز ما نیز هست.
درک تحولات و تغییرات جهانی
در حوزهٔ پولی و بانکی، تکنیکها در حوزه تکنولوژی و کوتاهی ما در درک این موضوع
و تغییر و تبدیلات لازم موجب خسارات فوق استراتژیک میشود. چگونگی این مطلب را خدمتتان عرض کنم؟
امروز تکنولوژی اطلاعات موجب تغییرات بزرگی می شود این تغییرات تبدیل مولفه های جهان فیزیکی به مؤلفههای دیجیتال است که این را میتوان از ارائههای این همایش و تحلیل افراد از وضعیت فعلی نظام بانکی ایران و حرکت به سمت نظام بانکی مدرن متوجه شد. آمدند انواع محصولات و تکنولوژی ها را به شما نشان دادند دوست دیگری تحلیل کردند ما چه در شرایطی در نظام بانکی داریم و برای گذر از این نظام بانکی به نظام مدرن چه باید بکنیم.
ما در ایران قیف را وارونه گرفتهایم و هنوز بانکهای ما با این تحولات به دنبال خرید کربانکینگ هستند!
ما در سال ۶۶ در مشکلات ارتباطات کشور بودیم و دنیا در حال دیجیتالی شدن بود و ما در شیراز کارخانهای مشترک با زیمنس را افتتاح کردیم و زیمنس تمام کارخانه emd خود را به ما داد و بزرگترین کارخانه سوییچ آنالوگ دنیا شدیم درست در حالیکه دیگران دیجیتالی شده بودند. در سال ۶۸ کل نظام آدرس دهی در دنیا از حالت core و مرکزی در حال خارج شدن بودند و کد پستی آمده بود. در نظام پستی محمولههای پستی در گذشته جمع شده به نقطه ای رفته و تفکیک و تجزیه و رهسپاری میشد. اما با آمدن کد پستی، تجزیه و تفکیک از مبدا اتفاق میافتاد و دیگر احتیاجی به بارانداز مرکزی نیست. ما در ۶ استان باراندازی مانند لانه زنبوریهای خیابان لشگر ساختیم که هر کدام ۴ تا ۶ هزار متر سطح مقطع در چهار طبقه دارند و روزی که میخواستیم آنها افتتاح کنیم دیگر نیازی به آنها نبود چون محموله های پستی دیگر متمرکز نمیشدند.
عقب ماندن از فهم تحولات جهانی موجب خسارات استراتژیک میشود. سرعت این تغییرات امروز سریعتر از دههٔ ۷۰ و ۶۰ است و اتفاقاتی که جورج سورس در آن کشورها ایجاد کرد ممکن است در قضیه بیت کوین در کشور ما یا هر کشور دیگری اتفاق بیفتد.
اگر خوب درک کنیم، فرصت است و در غیر این صورت تهدید است و میشود با یک تغییر ساده در رفتار قیمت گذاری منجر به خروج سرمایههای ملی از بازار و سطح کشور شد.
این مسله را باید چه کار کنیم؟ مسله ای که پیش رویمان داریم این است که تحولات آینده را بفهمیم.
دوستان بانکدار ما به حوزهٔ IT از منظر بانکی نگاه میکنند. تکنولوژی همراه خود، اول ابزارآاورده و ظاهرا ما اول به ابزار نگاه می کنیم، اما همراه خود تغییر فرآیند، تغییر ساختار، تغییر اکوسیستم و حتی تغییر فرهنگ را به همراه میآورد.
اگر مدیران نظام بانکی و تصمیم گیران حوزه از این منظر به این موضوع توجه نکنند سبب این میشود که ما هنوز با تفکر بانکداری نسل ۱ و ۲ میخواهیم با بلاکچین برخورد کنیم.
احراز هویت دیجیتال چقدر در نظام بانکی ما ملاک است؟ شروع حرکت است؟ شروع یک حرکت دیجیتالایز شده پول است؟ چقدر در نظام اسنادی ما به کار گرفته میشود؟ هنوز نظام اعتبار بخشی ما مبتنی بر صدور کاغذ است!
ما در ثبت میخواستیم سرویس عادی دیجیتالایز کردن خدمات را انجام دهیم. دو سال صبر کردیم تا دیوان محاسبات بپذیرد پرداخت پول فیش کاغذی بانک ملی را در پرونده میخواهد. هنوز هم اعلام نکردهاند که این تراکنش دیجیتال را میپذیرند. بیش از یک سال است که در دورهی جدید شروع کردهایم تا بانک مرکزی، دیوان محاسبات و بقیه، تراکنش دیجیتال را بپذیرند. هنوز داریم روی نسل ۲ و ۳ بانکی صحبت میکنیم.
در پیش روی ما پنج تکنولوژی جدید روی میز است. IOT، بیگ دیتا، نسل پنج موبایل، شبکه ابری است که همراه ان WIRELESS ACCESS هم خواهد امد. کمتز از 5 سال، قطعا بدانید.
همین امروز در تهران تجهیزات خانگی که به سیستمهای کامپیوتری بیرون از کشور متصل هستند فروخته میشود.
در پروژه سوخت قصد داشتیم تلمبهها را در ایران مکانیزه کنیم. ۴۰ نوع تلمبه دستی و دیجیتال در این کشور امدند. ما در این مملکت اختراع کردیم.
INTERFACE board تولید کردیم که همهٔ این ها کارت را بپذیرد. کمپانی ها آمدند دستگاه های تمام مکانیزه را آوردند در بعضی پمپ بنزین ها وقتی نصب کردند گزارش کردند این دستگاه میخواهد با هد کوارتر میتسوبیشی تماس بگیرد. اما آنگونه شد که تلمبه در ایران تولید شد اما مدیریتش با میتسوبیشی ژاپن بود.
تمام قطعات زندگی ما دارد هوشمند می ایند بدون آنکه آنها مدیریت کرده باشیم و برای آن policy گذاشته باشیم که چه میخواهیم بکنیم . ماشن ها دارند هوشمند می شوند. در سال ۸۲ به مرکز تحقیقات فولکس واگن در آلمان رفتم و دیدم در حال کار بر روی هوشمند سازی ماشینها، علایم، تابلوها، جادهها و خودورها کار میکردند اما در ایران صنایع خودروسازی به دنبال تبدیل پیکان به پراید بودند. امروزه حمل و نقل هوشمند بخشی از زندگی اجتماعی ماست و محصولاتش وارد ایران می شوند. فقدان درک صحیح و به موقع طرح، موجب خسارتهای بسیار وسیع و سریعی بوده است.
من میخواهم توجه شما را به عنوان تصمیم گیران و فعالان این حوزه بیشتر جلب کنم. بلاکچین کمتر از ده سال است وارد دنیا شده است. منطقش در نتورک مخابراتی از قبل وجود داشته. ارتباطات اینترنت جهانی به این شکل است که موسسه ICAN در امریکا ۱۳ سرور جهانی دارد ۱۰ عدد در امریکا سه عدد دیگر ان در سوئد، هلند و ژاپن است. کار آن چیست؟ سروری گذاشته است کل آدرسهای جهان در آن است و شما وقتی تلاش می کنید ادرسی بزنید، روت میشود از یکی از این سرویس ها به بعدی. از اینها تقریبا صد میرور (کپی) در دنیا می زنند. نتورک آن چگونه است؟ به این صورت است که برای آنکه دستگاه ها هک نشوند، که ما در ایران یک کپی آن را اورده ایم هند و باقی هم دارند. وقتی میخواهید تماس بگیرید بر اساس مدل anycast است. هیچ ادرس معینی ندارد و براساس معادلات ریاضی به یکی از این صد ادرس می رود در چنین ساختاری مسیر یابی مبتنی بر بارگذاری لحظه ای و تبدیل آن به تابع ریاضی. این مدل در فضای نتورک در حال کامل شدن است. اخیرا در بحث فیلترینگ یک محصول خارجی اعلام کرده است که از بستر بلاکچین استفاده می کند و در بلاکچین دیگر نمی شود در گیتوی، فیلتر ایجاد کرد. چگونه باید کنترل کنیم؟ میخواهیم حاکمیتمان را حفظ کنیم.
در نظام بانکی ورود بلاکچین و بستر شدن برای بیت
کوین، نقش بانک به عنوان بازیگر سوم را حذف کرده است. دفتر کل را گسترده کرده و همه
در این دفتر کل شریک هستند. و ارتباط و مبادله پول در یک میز مشترک جهانی اتفاق می
افتد. این دفتر کل گسترده چه تاثیری بر مدیریت پولی دارد ما از این حوزه شناختی نداریم
و راه حلمان چست؟ می شنویم و ممکن است محصولاتش را بخریم اپلیکیشن موبایل و .... اما
الزامات اداری فرایندها مدیریت منابع و ذخایر پولی و اقتصاد چه میشود؟ حاکمیت در چه
چیزی تعریف میشود؟
وقتی همه چیز به سمت دیجیتالی شدن رفت و دیجیتال ورژن شد، مرز منافع یک کشور سه مؤلفه خواهد داشت:
1- احراز هویت شهروندان در داخل یک حاکمیت تعریف و پیاده سازی میشود.
۲- احراز اطلاعات مکان محور در حوزه جغرافیایی در اختیار او باشد،
۳-ارسال شدن سرویس
و مبادله ارز شخصی در قالب پول انجام شود و مبادله پول را حاکمیت بتواند کنترل و مدیریت
کند.
در دنیای دیجیتال و فضای سایبر، مرز منافع در این سه مؤلفه است. اگر این سه مؤلفه
از حاکمت گرفته شود دیگر به چیزی کنترل نخواهد داشت.
در بخش پولی اتفاقات خطرناکی در
حال افتادن است. عقب ماندگی نظام بانکی در فهم این تغییر و تعریف یک محصول متناسب با
شرایط جدید و ورود در کنسرسیومهای بین المللی در مبادله پولی؛ موجب خطر بسیار استراتژیک
برای نظام اقتصادی و سیاسی ایران خواهد شد.
به همین خاطر من میخواهم دعوت کنم شما
را به توجه به جنبههای ساختاری و فرآیندی که این اتفاق به وجود میآورد تا روی آن تمرکز کنیم.
ما نیازمند تدوین قواعد و ضوابط حقوقی و فرایندی و تغییر ساختار و روح سرویس هستیم.
حتی فینتک هایی که در بازار ایران شروع به فعالیت کردهاند در پلتفرم امروز بانکی در
حال نفس کشیدن هستند و در خلل و فرج نظام بانکی حال حاضر سرویس ایجاد کردهاند. یعنی
اگر بانک خلل را برطرف کند سرویس خواهد خوابید.
موضوع این است که کل ساختار باید از
بیخ و بن تغییر کند و ما در نظام پولی فهم پیاده سازی یک مدل سرویس گسترده مبتنی بر
جریان پول قابل مدیریت را نیاز داریم. برای اینکار به نظر من باید ما هم به همراه باقی
و سوار بر جریان شکل گرفته دست به کار شویم و فکرکنیم. امریکا مدت زیادی است شروع کرده
است و در سطح کنگره مذاکره میشود چین و اتحادیه اروپا نیز بیش از سه سال پیش انجام
دادهاند. دولت انگلیس امسال رسماً پولی را مبتنی بر پوند ایجاد خواهد کرد.
ما باید
تکلیفمان را روشن کنیم که این ارزهای جدید و ایجاد دفتر کل گسترده در نظام مالی، بر
نظام اسنادی و حقوقی ایران چه تاثیری خواهد داشت. اخیراً حتی سؤالات شرعی هم در این
خصوص انجام شده است و گفتند ماینینگ احتیاط دارد! یا دیگری گفته حرام است. اما این
اشخاص چقدر با این موضوع اشنایی دارند؟ مراجع گفتند. این خیلی خطرناک است نه اینکه
ورود مراجع خطرناک باشد. خوب ندانستن موضوع خطرناک است.
مگر سالها کارتهای اعتباری
به دلیل همین نگرش با توقف مواجه نشد؟ ما نتوانستیم در اقتصادمان از کارت اعتباری استفاده
کنیم و دوره آن در حال تمام شدن است. نظام بانکی ایران هیچ ابزار مدرن پولی جدیدی در
این یک دهه نداشته است در حالیکه صدها ابزار پولی جدید در همین مدل مبتنی بر کارت
و اعتبار در دنیا ایجاد شد. اما ما مزیتی از ان در اقتصاد ایران کشف نکردیم.
بلاکچین دارد مانند سیل همه را می برد. این مطلب را به عنوان خبری گفتم که حواستان باشد اتفاقاتی در حال افتادن هستند. لازم است این تحول در نظام بانکی یعنی تبدیل معادلات رو در رو به معاملات b2b و بعد ورود شرکتهای تجاری و اکنون بلاکچین مانند تغییراتی که در تلکام در حال افتادن است توجه کنیم. در نسل ۵ مخابرات، کل معماری مخابرات بر عکس میشود در قضیه بلاکچین کل نظام پولی برعکس میشود. در ارتباطات به این صورت است که درخواست ارسال کرده و ۵ تا ۱۰ برابر دریافت خواهیم کرد. همهٔ شما وقتی فیلیمی را در شبکه اجتماعی میینید درخواستی ساده را ارسال میکنید و صد برابر دیتا پایین می اید.
در نظام پولی دفتر کل دارد از موضوعی متمرکز به موضوعی گسترده تبدیل میشود. پس دیگر رفتن به سمت کربانکینگ پاسخگوی شرایط جدید نیست. پیدا کردن مدلهای مسله بسیار مهم است و دعوت میکنم شما به این قضیه از این منظر، حتی به صورت یک مسله مهم امنیت ملی به آن باید بپردازیم.
در این رابطه چند پیشنهاد دارم:
یک اینکه مانند
این نشستها و ورک شاپهایی که باید اطلاع رسانی کند به هر روشی. یکی محصولات
جدید را نشان دهد، یکی فرایند را نشان دهد، باید برگزار شود تا هر اتفاقی هست آن
موضوع را حس کنیم
دیگر اینکه این درک و حس را تبدیل به شناخت سیستماتیک کنیم و برای آن راه پیدا کنیم. راه اندازی شرکتها یکی از موضوعات جدی است و پیشنهاد دارم امسال حتما بانک مرکزی به دنبال یک رمز پول ملی باشد.
شرکت ملی انفورماتیک چه میکند؟ هابی ایجاد کند و شتابدهندهٔ فینتک ها و موضوع شرکتهای جدید پولی دیجیتال شود ما هم آمادگی مشارکت با شرکت را داریم. چون مسله تکنولوژیک آن را باید پاسخگو باشیم.
ما در نسل ۴ در ارتباطات ما افراد را به هم مرتبط کردیم اما در نسل ۵ اشیا به هم مرتبط خواهند شد. تمام اشیا سنسور پیدا خواهند کرد و در کامپیوتر شما خواهند نشست دیتا، داده و میلیونها بیت را بالا میآورند و با یک دستور میتوانید تغییر ایجاد کنید. پس مدل ارتباط و کل ساختار شبکهٔ ما برعکس میشود. بگذریم از اینکه کارهایی انجام میدهیم که می تواند شبکه ایران را از کل دنیا مستثنی سازد.
من در پرانتز مطلبی را بگویم که انبساط خاطر شما را فراهم اورد. در دنیای تکنولوژی مخابرات سوییچها کارشان این است که وقتی درخواست میآید، پروتکل باشد یا دستور io باشد، پروتکل را ترجیح داده و اول آن را انجام میدهد.
در این ده روز ۴۰ درصد ترافیک روی vpn رفت چرا که دستور پروتکل است و وقتی روی سوییچ میآید اول ان انجام میگیرد و همین باعث کندی تمامی وب سایتهای داخلی شده بود. دنیای تکنولوژی سوییچ را ساخته بود که عادی کار شود. ما در شرایطی قرار گرفتیم و عمل کردیم که سوالی در معماری تکنولوژی سوییچ خلق کردیم امیدواریم در عرصه پولی و بانکی کشور این اتفاق نیافتد.
پیشنهاد آخرم این است که حتماً روی شناخت ارزهای
رمزگذاری شده بیشتر تمرکز کنیم و به لحاظ نهادی سوال بزرگ این است چگونه آن را به تصمیمات
ملی تبیین کنیم و برایش تغییر فرایند بسازیم. برای اینکار پیشرو بودن شرکتهای حوزه it ضروری است.
شرکت های اصلی که امروز
اسپانسر این برنامه هستند، خدمات ملی، توسن و فناپ نسبت به درک این موضوع و حمایت از
شکل گیری دانش محصولات جدید در قالب فینتک ها بپردازند. شتابدهنده و هاب شوند ما هم
در کنارشان هستیم. در نظام بانکی و بانک مرکزی، پژوهشکده نیز این موضوع را به عنوان دستور
کار روی میز پژوهشی خود قرار دهد و تبدیل به دستور العمل کند.
در تحلیل و تطبیق
شرایط موجود و پیشنهاد دورهی انتقال، ما مجبوریم دوره گذار را به دقت طی کنیم تا بتوانیم
از ساختار مبتنی بر نظام اسناد کاغذی، دو
سه مرحله فراتر رفته و به سمت دیجیتال و بعد به ساختار دفترکل گسترده برویم و فرمول
و راه حل پیدا کنیم. به همین خاطر این موضوع بیشترین مسله روی میز رگولاتوری پولی
ایران است که این را زودتر شروع کند قبل از اینکه بازار عرضه محصولات، ما را محاصره کنند و منابع مالی ایران را به صورت میلیاردی
ببرد. گزارشات زیادی وجود دارد که موضوع بیت کوین برای
شرایط خاص سیاسی ایران میتواند کمک کننده باشد و حتی ما از آن استفاده کنیم.
امروزه راه افتادن این مسله در دنیا تقریبا سه حالت دارد:
اول اینکه از زنجیرههای بلوکی عمومی در دنیا استفاده کنیم. یعنی
بپذیریم که مانند تعدادی از کشورها بیت کوین را بپذیریم
و راهی پیدا کنیم و استفاده کنیم.
دوم اینکه زنجیره بلوکی خاص خود را ایجاد کرده و بکار بریم
سوم اینکه زنجیره بلوکی ترکیبی با کشورهای همگن و هم فکر خودمان و کنسرسیوم درست کنیم
این سوالات بر روی میز تصمیم گیری ایران وجود دارد و باید به سرعت به آن پاسخ دهد
به نظر من باید هر سه بخش را مورد توجه قرار دهیم. هم به ارزهای موجود توجه کنیم هم به دنبال ارز دیجیتال ملی باشیم و هم بپذیریم با کشورهایی که در این موضوع پیش میروند زنجیره بلوکی کنسرسیومی تشکیل دهیم.
ما چگونه می توانیم مسول ها را به تبعیت از روش صحیح عاری از سو استفاده وادار کنیم، در دست ما نیست...
چند اشتباه املایی و نگارشی در متن نیز هست، دست کم نقل قول را می شد صریح و روان تر نسبت به متن چاپی نوشت
سپاس