تحریریه سرمدنیوز، چندین شرکت معروف خارجی وجود دارند که با برنامهای کاربردی روی تلفن همراه اقدام به تحویل سوخت در محل پارک خودرو یا محلی سرباز مینمایند. اقدامات امنیتی خاصی برای این ماشینهای سوخت رسان وجود دارد که مسولیتی سنگین برای تایید کننده آن به ارمغان میآورد.
دو یا سه شرکت ایرانی نیز اقدام به ساخت و ارایه عملی محصول نموده و حتی به وزیر و شرکت پخش نیز ارایه دادهاند و در نمایشگاههای اخیر هم شرکت کرده و در معرض دید عموم قرار گرفتهاند.
بدیهی است که شرکتهای پرداخت الکترونیک نیز بخواهند سهمی از این طرح کسب کنند و حتی اقدام به تولید برنامه تلفن همراه آن بنمایند.
این طرح اشکالات عمدهای دارد که بعضی از آنها را ذکر میکنیم:
۱- ماشین سوخت رسان، مانند بمبی متحرک است و خطرات آن زیاد میباشد. طی مسافت طولانی برای 800 لیتر بنزین در شهر به صلاح نیست. ماشینهای سوخت رسان فعلی که با ظرفیت زیاد تردد میکنند به اندازه کافی خطرناک هستند و بنا بر اجبار بکار گرفته میشوند. لزومی ندارد وقتی که اجباری وجود ندارد، به استقبال خطر برویم و بمب متحرک در شهر بگردانیم.
۲- هزینه تمام شده هر لیتر بنزین بیش از دو برابر قیمت تحویل در جایگاه میشود. غیر عادی هم نیست. بعضی از شرکتهای خارجی هزینه را بین ۳ تا ۹ دلار به ازای هر گالن آمریکایی ذکر میکنند. در حالی که برای تحویل در جایگاه کمتر از ۳ دلار میپردازند.
هزینه حمل و نقل، نگهداری بنزین، تحویل از جایگاه، استهلاک ماشین، هزینه راننده و بسیاری موارد دیگر قیمت تمام شده را بالا میبرد.
۳- قیمت بنزین برای خیلیها مهم نیست و آنقدر پول دارند که حاضرند در جایگاه معطل نشوند ولی هزینه آنرا بپردازند. اما این کار را تا کی و چند بار انجام میدهند. آیا تعداد آنها کفایت هزینه تردد و سوخت در محل را میکند.
۴- استاندارد خارجی میگوید که اگر ماشینی برای سوخت گیری کمتر از ۵۰۰ متر را طی کند، مناسب است و جانمایی جایگاه سوخت خوب انجام شده است. اما برای این سوخت گیریهای تحویل در محل، یک سفر که حدود ۱۵ هزار تومان ارزش دارد باید انجام شود و طی مسافت را بیش از ۱۰ کیلومتر خواهد کرد. در این حالت میزان سوخت مصرفی بالا میرود و چندین لیتر بنزین برای سوخت گیری مصرف میشود!
۵- ترافیک شهرهای بزرگ ایران مانند تهران مزید بر علت است و زمان سوخت رسانی را زیادتر میکند و میزان سوخت مصرفی برای رسیدن به مقصد با آن ماشین بزرگتر از معمول و مدل کامیونی در ایران یا نیسان، کاری عبث است.
۶- آلودگی هوا با این کار زیادتر میشود. این طرح برای شهرهای آلوده بسیار بد است. برای تحویل چند لیتر سوخت، باید چندین لیتر دیگر مصرف کرد و هوای شهر را آلودهتر کرد. حافظان محیط زیست، از جمله دشمنان این طرح هستند.
۷- با زیاد شدن ماشینهای برقی، روز به روز نیاز به سوخت کمتر میشود و در شهرهای آلوده و شلوغ نسبت جایگاه بنزین به ماشینهای بنزینی بیشتر میشود و نیاز به ماشین سیار را کم میکند.
۸- اگر جایگاه سوخت برای سوخت گیری حذف شود و سوخت گیری از مکانی دیگر مانند انبار نفت انجام شود، امکان دارد که هزینه تاسیس جایگاه را صرفه جویی کرد. اما در حال حاضر از سهمیه جایگاه باید استفاده شود و طی مسیر به انبار نفت میسر نیست یا به صرفه نیست. در این صورت نیز به ازای هر ۴۰ لیتر بنزین بیش از ۶ هزار تومان کارمزد ندارد که بدیهی است تکافوی هزینهها را نمیکند.
۹- در صورتی که این کار سود دهی داشته باشد، سود آن آنقدر ناچیز است که ارزش سرمایه گذاری و اسراف ماشین، راننده، خطر حمل و نقل موارد خطرناک، بنزین مصرفی اضافه، آلودگی هوا و ... را ندارد. قیمت ماشین مناسب با تجهیزات امنیتی و آتش خاموش کن چند صد میلیون تومان است. آیا فقط سود پول سرمایه گذاری شده و استهلاک ماشین برمیگردد؟
۱۰- قاچاق بنزین از جمله ریسکهای این ماشینها است. در حال حاضر بنزین را بعضی از کارگاهها به قیمت گرانتر میخرند و با آن مشتقات رنگرزی و دیگر موارد مورد نیاز تولید میکنند که به قیمتی چند برابر بنزین به فروش میرسد. تشخیص تحویل گیرنده سوخت توسط این ماشینها کاری دشوار خواهد شد.
۱۱- کافی است که یک حادثه برای این ماشینها رخ دهد. حداقل برای چند سال دستور توقف این طرح صادر خواهد شد. حال باید منتظر ماند تا فرجی حاصل شود و اجازه شروع بکار مجدد آن صادر شود.
علاوه بر اشکالات عمدهای که ذکر کردیم، مشکلات دیگری هم وجود دارد. سرمایه گذاری روی این طرح و امثال آن از هر نوع که باشد، به هیچ وجه کار درستی نیست و بهتر است به راههای دیگر سوخت رسانی مانند جایگاههای کوچک یا پیش پرداخت در اماکن شلوغ پرداخت.
فردی به شوخی میگفت برای سوخت رسانی در مواقع ضروری اگر هر جایگاه سوخت از پیک موتوری استفاده نماید! که یک مخزن تقویت شده مانند محفظه حمل پیتزا را نصب کرده باشد! بهتر از راه اندازی ماشینی سنگین و بزرگ است.