تعداد بازدید: ۳۰۸
سید رسول موسوی با اشاره به توافق آمریکا و کره شمالی و نقش چین و روسیه در این توافق گفت: روسیه نقش ابتکاری در شکل‌گیری این روند نداشت، ولی چنین نتیجه‌گیری را نمی‌توان در مورد چین هم داشت و می‌توان گفت در صورتی که چین مخالف ملاقات ترامپ با اون بود این ملاقات شکل نمی‌گرفت
کد خبر: ۹۱۱۰۴
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۳
موسوی: آمریکا می‌خواهد در برجام محور باشد
به گزارش سرمدنیوز، این دیپلمات کشورمان  درباره توافق و دیدار رهبران آمریکا و کره شمالی اظهار کرد: برای داشتن ارزیابی درست از توافق کلی ترامپ و اون باید به دو موضوع اساسی توجه ویژه‌ای داشت. اول ضرورت داشتن اطلاعات نسبتا جامع از تاریخ کره و چگونگی تقسیم آن و سیر تحولات دو کره از زمان تقسیم تا امروز و دوم ضرورت صحبت در چارچوب متن بیانیه امضاء شده بین ترامپ و اون. متاسفانه بیش‌تر مطالبی که در رسانه‌ها درباره توافق آمریکا و کره شمالی طرح می‌شود بدون توجه به دو موضوع فوق که کاملا به هم وابسته هستند صورت می‌گیرد و تصورات اشتباهی از متن و فرا متن توافق ترامپ و اون وجود دارد.

وی ادامه توضیح داد: بعد از آن‌که در اوت ۱۹۴۵ آمریکا و شوروی در خصوص چگونگی تقسیم سرزمین‌های مستعمره ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم به توافق رسیدند، شبه جزیره کره در مدار ۳۸ درجه بین دو کشور دشمن ژاپن آن زمان تقسیم شد و هر کدام از دو کشور یعنی آمریکا و شوروی در بخش‌های تحت سلطه خود رژیم‌های وابسته خود را به قدرت رساندند. سونگ مان ری در کره جنوبی و کیم ایل سونگ پدر بزرگ رهبر کنونی در کره شمالی. از همان ابتدای تقسیم دو کره، منازعه بین دو رژیم سیاسی متفاوت شروع شد و رقابت آمریکا و شوروی در جنگ سرد موجب افزایش تنش بین دو کره شد که نتیجه آن وقوع جنگ بین دو کره در ۲۵ جون ۱۹۵۰ بود که سرانجام آن به امضاء پیمان متارکه جنگ بین کره شمالی و آمریکا در ۲۷ جولای ۱۹۵۳ ختم شد. با توجه به این‌که آمریکا رهبری ائتلاف نیروهای حامی کره جنوبی را داشت به نوعی جنگ بین آمریکا و کره شمالی محسوب می‌شد.

موسوی با اشاره به اهمیت توجه به تاریخ کره و منازعات این منطقه تصریح کرد: دانستن این تاریخ آنقدر مهم و ضروری است که سه بند از چهار بند توافق شده بین ترامپ و اون که در رسانه‌ها منتشر شد، به موضوع روشن شدن وضعیت پیمان متارکه جنگ به امضاء رسیده در ۶۵ سال پیش باز می‌گردد.

این دیپلمات کشورمان درباره بندهای توافق آمریکا و کره شمالی تصریح کرد: یکی از بندها درباره توافق درباره تصمیم دو کشور برای تنظیم روابط جدید بین دو کشور است و بند دیگر درباره مذاکره دو کشور برای استقرار یک رژیم صلح در شبه جزیره است که به معنی تلاش دو کشور برای تبدیل پیمان متارکه جنگ به امضاء رسیده در سال ۱۹۵۳ به یک پیمان جدید صلح می‌باشد و بند بعدی به صراحت درباره روشن شدن وضعیت اسیران جنگی و مهاجرین اجباری در جنگ کره اشاره می‌کند. بنا بر این می‌بینید با وجود این‌که اکثر قریب به اتفاق مباحث مطروحه درباره مذاکرات کره شمالی و آمریکا مربوط به موضوع هسته‌ای و خلع سلاح کره و رفع تحریم‌های این کشور است اما تنها یک بند از چهار بند توافق در قالب تضمین امنیت کره شمالی در مقابل خلع سلاح هسته‌ای شبه جزیره مطرح شده است که خود بحث جداگانه‌ای است.

این کارشناس مسایل بین‌الملل در پاسخ به این پرسش که چقدر فکر می‌کنید این توافق ماندگار بماند و به سرنوشت برجام از سوی رهبر کره یا ترامپ منجر نشود چون هر دو آنها سابقه خروج از توافق‌های بین‌المللی و دو جانبه مشابه آن را داشته‌اند؟ گفت: اول، باید بین برجام به عنوان یک توافق چندجانبه‌ای که مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته است با توافق ترامپ با اون که توافقی شخصی است و پشتوانه‌ای جز شخص ترامپ و اون ندارد، تفاوت قایل شد. خروج ترامپ از برجام حتی اگر به تخریب کامل برجام بینجامد در مشروعیت بین‌المللی آن خدشه‌ای وارد نمی‌سازد و آمریکا را از ضرورت متعهد بودن به قراردادها و مسوولیت‌های بین‌المللی‌اش خلاص نمی‌کند. آن‌چه ترامپ و اون امضاء کردند اعلامیه‌ای است که قرار است بر مبنای آن مذاکرات بعدی صورت گیرد تا به یک یا چند موافقت‌نامه بینجامد. از همین حالا اختلافات در مفاهیم اصلی متن به امضاء رسیده شروع شده است. مثلا آمریکا از خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی که کامل، قابل راستی‌آزمایی و غیرقابل برگشت باشد صحبت می‌کند، در حالی که در متن به امضاء رسیده خلع سلاح کامل شبه جزیره کره آمده است که این دو موضوع بسیار با هم فرق دارد و تفاوت دیدگاه‌های کره شمالی و آمریکا بسیار مشخص است.

وی در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه کره شمالی در این تغییر و چرخش ۱۸۰ درجه یعنی خلع سلاح هسته‌ای، مستقل عمل کرده است و به ویژه متاثر از روسیه و چین به ویژه شخص پوتین نبوده است؟ اظهار کرد: بنده فعلا چرخشی در کره شمالی نمی‌بینم بلکه فکر می‌کنم ترامپ است که چرخش کرده یا سیاست فریبکارانه‌ای را دنبال می‌کند.

این دیپلمات کشورمان ادامه داد: آمریکا از زمان امضاء سند متارکه جنگ در سال ۱۹۵۳ کره شمالی، راه‌حل مسایل کره را در مذاکره مستقیم با آمریکا می‌دانست و معتقد بود که صلح در شبه جزیره بدون تضمین‌های امنیتی آمریکا غیر ممکن است؛ شبیه حرفی که الان طالبان در افغانستان می‌زنند و مذاکرات صلح با دولت حاکم را بی‌فایده دانسته و معتقدند که اول باید تکلیف آمریکا را در افغانستان روشن کنند . بنا بر این از نظر کره شمالی سلاح هسته‌ای تنها تضمین امنیتی برای بقای کشور یا رژیم است حالا اگر بتواند از آمریکا برای بقای خود تضمین بگیرد حاضر است به شرط خلع سلاح کامل در کل شبه جزیره، سلاح‌های هسته‌ای خود را کنار بگذارد. در عین حال این‌که کارها به چه صورت جلو خواهد رفت بحث متفاوتی است ولی فعلا چیزی به نام چرخش کره دیده نمی‌شود.

وی درباره نقش روسیه و چین گفت: روسیه و چین نقش‌های متفاوت ولی مکمل در مقاطع مختلف تاریخ منازعه در شبه جزیره کره داشته‌اند که خود بحث مفصلی است، ولی در خصوص موضوع هسته‌ای کره شمالی باید بگویم، در دوران جنگ سرد شوروی تضمین‌کننده امنیت کره شمالی بود، ولی با فروپاشی شوروی، روسیه دیگر نمی‌توانست به تعهدات خود در مورد دیگر کشورها در جهان پساجنگ سرد ادامه دهد. بعد از فروپاشی شوروی در موضوع کره شمالی، چین جای شوروی را بیش‌تر گرفت ولی یک مساله اساسی وجود داشت که چین نمی‌توانست همانند روسیه در آن باشد، از این رو کره شمالی به جای تکیه به تضمین امنیتی دیگر کشورها بر اساس تفکر جوچی (ایدیولوژی حاکم در کره شمالی) که خودکفایی را اساس و بنیان تمام سیاست‌های کشور می‌داند به سمت به دست آوردن سلاح هسته‌ای رفت. البته در اینجا لازم است اشاره شود که اگر چین نمی‌خواست کره شمالی نمی‌توانست به سلاح هسته‌ای برسد.

موسوی در ادامه تصریح کرد: فعلا آن‌چه درباره نقش دیگران در توافق بین اون و ترامپ می‌شود گفت مربوط به نقش تعیین‌کننده مون جی این، رئیس جمهور کره جنوبی است. اساسا باید گفت که آن‌چه تا کنون شکل گرفته ابتکار مون جی این، است که با برنامه صلح در شبه جزیره به قدرت رسید و در حال حاضر هم این طرح را دنبال می‌کند. هنر رئیس‌جمهور کره جنوبی در آن است که ترامپ را با طرح خود همراه کرده است. چنان‌چه دیدیم وقتی بولتن در خصوص تجربه لیبی برای کره شمالی صحبت کرد و کیم جونگ، اون را عصبانی کرد و سرنوشت ملاقات زیر سوال رفت، میانجی‌گری رئیس جمهور کره جنوبی بود که مجددا ترامپ و اون را به ملاقات کشاند.

این کارشناس مسایل بین‌الملل در پاسخ به این پرسش که این توافق چه تاثیری بر برجام و حفظ آن از سوی ایران و ۱+۴ خواهد داشت؟ گفت: همان‌گونه که گفتم روند تحولات کره شمالی با برجام متفاوت است و نمی‌شود آنها را به سادگی با هم مقایسه کرد. روند کره شمالی می‌خواهد اثبات کننده حاکمیت مفهوم جهان تک قطبی و هژمونی آمریکایی باشد و برجام محصول ضرورت وجود جهان چندقطبی (چند جانبه‌گرایی) و نفی هژمونی آمریکاست. بنا بر این سوال شما را این گونه می‌توانم پاسخ دهم که اگر بر فرض روند خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی آن‌گونه که آمریکا می‌خواهد پیش رود این روند به معنی تقویت جهان تک قطبی و هژمونی آمریکایی است. یکی از دلایل مهم آمریکا در خروج از برجام هم ضدیت آمریکا با جهان چند قطبی و چند مرکزی است و آمریکا می‌خواهد خود تنها محور توافق هسته‌ای و منطقه‌ای با ایران باشد که این خواسته آمریکا به معنی تضعیف برجام است که بنیادش بر چند جانبه‌گرایی است.

موسوی درباره نگاه اروپایی‌ها به بحران کره و حل و فصل آن به شیوه ترامپ و اون با بیان این‌که "اروپا از خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی استقبال می‌کند، همان‌گونه که روسیه و چین هم در مباحث کلان از عدم اشاعه و خلع سلاح هسته‌ای حمایت می‌کنند" افزود: اما اگر از مباحث کلان و مفاهیم عبور کنیم و مباحث خلع سلاحی را با توجه به راهبردهای کلان قدرت‌ها و منافع ملی آنها ببینیم باید گفت که روسیه و چین تمایلی نخواهند داشت که آمریکا بتواند تمام مسایل مربوط به کره را به تنهایی حل کند و وقتی بخواهیم به پرده آخر سناریوی موجود توجه کنیم که با مباحث کل شبه جزیره باز می‌گردد آن وقت نه تنها روسیه و چین حرف‌های متفاوتی خواند زد، بلکه ژاپن و استرالیا در شرق و اروپا در غرب دیدگاه‌های متفاوتی مطرح خواهند کرد. البته تا آن زمان فاصله زیادی داریم و معلوم نیست سرنوشت ملاقات ترامپ و اون چگونه پیش رود.

سفیر پیشین ایران در فنلاند در پاسخ به این پرسش که به نظر می‌آید دولت جمهوری‌خواه آمریکا به رهبری ترامپ نگاهی به تغییر سیستم سیاسی کره شمالی ندارد و در توافقی که انجام شده ردی از این مساله یا تاکید بر کنار گذاشتن سیستم سیاسی این کشور دیده نمی‌شود. این رویکرد تمامی جمهوری‌خواهان است که با دولت‌های دیکتاتوری و استبدادی بهتر کنار می‌آیند یا دیدگاه ترامپ و حامیانش؟ اظهار کرد: همان‌گونه که گفتم توافق ترامپ و اون بیشتر شخصی است تا یک معاهده بین‌المللی و تا رسیدن به یک توافق بین‌المللی میان دو کشور راه زیادی باقی مانده است. آن‌چه در ذهن خیلی‌ها در آمریکا می‌گذرد سناریوی لیبی برای تسلیحات هسته‌ای کره شمالی است، همان‌گونه که بولتن گفت. البته بولتن الگوی لیبی را مطرح کرد، نه سرنوشت قذافی را. الگوی لیبی یعنی تحویل صفر تا صد برنامه هسته‌ای به آمریکا درست همانند کاری که قذافی کرد ولی نکته این است که آیا می‌شود از لیبی الگوبرداری کرد و سرنوشت قذافی را جدای از سرنوشت لیبی دید؟

وی افزود: در مورد بحث رژیم‌های دیکتاتور و رابطه آنها با دولت‌های مختلف آمریکا هم اجازه بدهید خودمان را درگیر مفاهیم نکنیم. آن‌چه برای تمام دولت‌های آمریکا اعم از دموکرات یا جمهوری‌خواه مطرح است منافع سرمایه‌داران بزرگ و کارتل‌ها و تراست‌های آمریکایی است و دموکراسی و دیکتاتوری مفاهیمی برای بازی‌های سیاسی در آمریکاست. هر کشوری که منافع باندهای حاکم در آمریکا را تامین کند برای آمریکا قابل قبول است ولو آن که مستبدترین افراد در آن کشور حاکم باشند و بر عکس کشوری که منافع آمریکا را تامین نکند شر است ولو آن که با بیش‌ترین معیارهای دموکراتیت سازگار باشد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: