اما امریکا تنها کشوری بود که دور میز برجام نبود و کشورهای اروپایی، چین و روسیه بر عهد خود باقی ماندند. با پایبندی کشورهای امضاکننده برجام که با خروج امریکا به چهار به علاوه یک معروف شدند در کنار دیپلماسی قوی ایران در عرصه جهانی اجماعی که واشنگتن برای انزوای ایران بهدنبال آن بود ایجاد نشد. اکنون اکثر عوامل خارجی به نفع ایران است، اما برای تکمیل این پازل نیازمند یک نوسازی اقتصادی در داخل نیز هستیم.
برهمین اساس دولت از ماهها پیش برنامه خودرا برای یک دگرگونی اقتصادی آماده کرده است. برنامهای که درآن کابینهای کارا و توانمند برنامهها را پیش خواهد برد. در واقع از آنجا که شرایط داخلی و بینالمللی ایران طی ماههای اخیر تغییر کرده است، دیگر نمیتوان انتظار داشت که با برنامههای معمول گذشته آرامش و ثباتی که هدف است به دست آید. برهمین اساس باید برنامه و طرحی به فراخور شرایط کنونی تدوین و اجرایی شود تا از پی آن آرامشی که برای مردم اهمیت دارد در تمام بازارها و کل اقتصاد ایران حاکم شود. اینکه سازوکارهای اقتصادی فعلی نیازمند تغییر و تحول اساسی است در سخن صاحبنظران هم دیده میشود.
مشکلات اقتصادی راه حل دارد
یک اقتصاددان با بیان اینکه عدهای در ایران بر این باورند که اقتصاد کشور گرفتار مشکل است و وضع موجود قابل ترمیم نیست، گفت: «در این باره باید به واقعه تاریخی ساخت بزرگترین سد دنیا روی رودخانه یانگتسه چین اشاره کنم. سدی که از ذخایر آبی آن ۱۸ هزار و ۴۰۰ مگاوات برق تولید میشود (کل برق تولیدی ایران ۵۷ هزار مگاوات است). قرار بود امریکاییها این پروژه را برای چینیها اجرایی کنند و حتی حاضر بودند که برای اجرای این پروژه ارزشمند تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز را هم از امریکا خریداری کنند. اما امریکاییها با این استدلال که این سد به خودکفایی چین در زمینه تأمین انرژی و استقلال آن کمک میکند، از این سرمایهگذاری خودداری کردند. با این حال دولت چین توقف نکرد و برای تأمین مالی این پروژه اقدام به انتشار اوراق قرضه کرد و با تأمین بخشی از منابع مالی، این پروژه را به مرحله اجرا گذاشت و در نهایت سد مورد نظر ساخته شد.»
بهمن آرمان ادامه داد: «ایران نیز اکنون در شرایط مناسبی قرار ندارد و تأثیر تحریمهای امریکا غیرقابل کتمان است. به طوری که بازتاب آن را روی زندگی مردم و قدرت خرید آنها ملاحظه میکنیم. شرایط فعلی اگر ادامه پیدا کند، امسال قطعاً با رشد اقتصادی منفی روبه رو خواهیم بود. تقریباً شبیه اتفاقی که در دولت نهم و دهم رقم خورد. در حال حاضر هم عدم ارتباط مستقیم با سیستم بانکی بینالمللی در نقل و انتقالات مالی و مشکلاتی که از تحریم ناشی میشود، چه بخواهیم و چه نخواهیم روی ساختارهای اقتصادی ما تأثیر خواهد داشت. بهطوری که اکنون شاهد کاهش شدید ارزش پول ملی تا افزایش لجام گسیخته نرخ بیکاری هستیم. اما این موضوعات به معنای آن نیست که کاری نمیتوان انجام داد.» برای مثال الان چابهار به شبکه ریلی کشور متصل نیست و بندرعباس و بندرامام هم دسترسی به آزادراه ندارد. اما دولت میتواند به مردم به طور مشخص بگوید که برای حل مشکلات موجود میخواهد اوراق مشارکت یک آزادراه استراتژیک نظیر بازرگان-بندرامام یا تبریز-بازرگان را عرضه کند و این آزادراه ضمن درآمدزایی و ایجاد اشتغال برای آنها میتواند کشور را از بحرانهای موجود نجات دهد. قطعاً مردم به این فراخوان پاسخ مثبت خواهند داد و نقدینگی مازاد در جامعه که در حال حاضر به بیراهه میرود، جذب این بخش خواهد شد.»
آرمان تصریح کرد: «همانطور که درخت را با میوهاش قضاوت میکنند، کابینه دولت و وزیران را هم با عملکردشان میشناسند.متأسفانه ضعیف و ناکارآمد بودن اکثریت تیم اقتصادی دولت نیز یکی از مشکلات دیگر است. به همین خاطر میبینیم که حرکت اقتصاد از برنامه ششم توسعه بسیار عقبتر است. اگر عزمی برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور وجود دارد دولت باید در این مسیر سراغ کسانی برود که ضمن آگاهی کامل از علم اقتصاد، به ایران و نظام اعتقاد داشته باشند و برای ارتقای اقتصاد ایران در منطقه و صنعتی شدن آن بجنگند.»
راه حل سیاسی اجتماعی برای مشکلات اقتصادی
اما علی مزیکی یکی دیگر از صاحبنظران اقتصادی کشور نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه اتفاقات کنونی اقتصاد ایران ارتباطی با عوامل بنیادی آن ندارد، اظهار کرد: «با تکیه بر محرکهای اقتصادی توضیح اینکه چرا هر روز حال اقتصاد ایران بدتر میشود، غیر ممکن است. آنچه شرایط کنونی را رقم زده، ترس و وحشت مردم نسبت به آینده است. مردم نگرانند و به آینده وضع موجود اعتماد ندارند. به اعتقاد آنها برخی اعضای کابینه نمیتوانند از پس مشکلات بخوبی برآیند و بههمین خاطر دست به اقداماتی میزنند که شرایط موجود را بدتر میکند. در نهایت تصور من این است که ادامه روند کنونی حتی اقتصاد کشور را به زانو درمی آورد.
مزیکی ادامه داد: «از اینرو راه اصلی حل مشکلات موجود، سیاسی-اجتماعی و در گرو بازگرداندن اعتماد به جامعه است. در حال حاضر دور کردن ترس و وحشت از مردم و اعتمادسازی با کمک یک فرد با آبرو در میان آنها الزامی است. بیاعتمادی در میان مردم ایران ریشهای طولانی دارد و سال هاست که دیگر به دولت اعتماد کافی ندارند. لذا باید به مردم شرایط را توضیح داد و گفت که چه راه حلی برای این بحران کنونی طراحی شده است.» این استاد دانشگاه تصریح کرد: «مسأله ایران بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است. به هر حال برای رفع مشکلات چارهای جز بهبود روابط بینالملل نداریم. چراکه تغییری در متغیرهای خرد و کلان کشور رخ نداده است. باید در روابط بینالملل مانند یک درخت انعطاف پذیر بود، نه یک درخت خشک و شکننده.»