تعداد بازدید: ۵۲۱
قضیه ایران بدل به لنزی شده است که از طریق آن به سیاست تخریبگرانه ترامپ نگریسته می شود تا معلوم شود ‏آیا این روش می تواند میراث حائز اهمیتی از خود به جا بگذارد یا خیر
کد خبر: ۹۶۲۹۳
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۸
چرا ایران بزرگترین چالش دولت ترامپ شده است؟
به گزارش سرمدنیوز به نقل از اعتدال، فردریک کمپ، مدیر اندیشکده آتلانتیک در سی ان بی سی نوشت: دونالد ترامپ در طول انتخابات میان دوره مجلس تمایل خود را برای پیگیری مسائل حساسی در سیاست خارجی که روسای ‏جمهوری پیشین از آنها دوری می کردند، نشان داد. تاکتیک های او اغلب به عمد فاقد ظرافت های دیپلماتیک هستند و موجب ‏عصبانیت شرکای آمریکا می شوند اما نمی توان منکر شد که او به برخی امور چالش زای طولانی مدت رسیدگی کرده است. از ‏میان آنها می توان به بی رغبتی متحدان ناتو به پذیرش سهم خود در ناتو، رویه های تجارتی غیرمنصفانه چین، تخطی روسیه از ‏پیمان کنترل موشک های کوتاه برد و میان برد، مساله هسته ای کره شمالی و رفتار ایران در خاورمیانه اشاره کرد.‏

در ادامه این مطلب آمده است: در بین این مسائل، قضیه ایران بدل به لنزی شده است که از طریق آن به سیاست تخریبگرانه او نگریسته می شود تا معلوم شود ‏آیا این روش می تواند میراث حائز اهمیتی از خود به جا بگذارد یا خیر. بدون اینکه قصد خوار شمردن سایر مسائل را داشته باشم، ‏معتقدم که مساله ایران و در کنار آن کره شمالی به عنوان بخشی از دوئل بر سر برخورد با این دولت ها، می تواند به ‏مهمترین خصیصه معرف سیاست خارجی ترامپ طی دو سال آتی بدل شود. دلیل نخست این است که ایران، موضوعی است که ‏تمام مقامات رده بالای دولت ترامپ بر اهمیت و فوریت حل و فصل آن اتفاق نظر دارند. ممکن است در اتخاذ تاکتیک ها میان ‏ترامپ، وزیر امور خارجه پومپئو، وزیر دفاع جیمز متیس و مشاور امنیت ملی جان بولتن اختلاف نظر وجود داشته باشد اما در ‏اولویت مساله همگی یک نظر دارند. ‏

دلیل دوم، برنامه کلان و جامعی است که دولت ترامپ به منظور اعمال فشار حداکثری با مدیریت مرد خستگی ناپذیر و کاملا ‏مجهز دولت یعنی برایان هوک به عنوان مشاور ویژه وزیر امور خارجه و مسئول گروه اقدام ایران به راه انداخته است. یک مقام ‏ارشد آمریکایی می گوید این رویکرد مشتمل بر شدت بخشیدن به تبادلات دیپلماتیک است تا حمایت بین المللی و وسیع تری در ‏پیروی از تحریم ها، تحکیم ایستادگی برابر رفتار ایران از طریق ردیابی منابع پولی، موشک ها و مهمات مورد ‏کاربرد آنها در منطقه به بار بیاورد. ‏

در بهترین شرایط دولت آمریکا امید دارد با اعمال فشارها دولت ایران را وادار نماید که به میز مذاکره بیاید و شروط محدود کننده ‏تر و طولانی تر زمانی را در توافقی سختگیرانه تر و فراگیرتر قبول کند. آنچه ترامپ احتمالا در بلندمدت مدنظر دارد، انعقاد ‏معاهده ای است جامع، ناظر بر تمام جوانب روابط دوجانبه، تضمین ها و مشوق های اقتصادی برای امنیت ایران و نظام معینی برای خروج از سوریه و قطع نبردهای نیابتی. برخلاف دولت اوباما، مقامات دولت ترامپ می ‏گویند قصد دارند توافق موقت و ناقص پیشین را تبدیل به معاهده ای بلندمدت و پایدار کنند که به تصویب کنگره نیز رسیده باشد. ‏

می شود از حالا اطمینان داشت که ترامپ موفق نخواهد شد ایران را در آینده ای نزدیک به میز مذاکره بازگرداند چه برسد به ‏پذیرش چنین شروط دور از احتمالی. حتی ممکن است ایران پاسخ فشارهای روزافزون واشنگتن را با اقدامات نظامی و تندتری نشان دهد مانند تدارک دیدن برای ادامه فعالیت های هسته ای. ایران علی رغم خروج آمریکا از برجام به منظور حفظ ‏حمایت شرکای اروپایی، هنوز از برجام خارج نشده است.‏

برخی معتقدند اعضای دولت ترامپ باید بسیار ساده لوح باشند که انتظار به ثمر رسیدن این راهبرد را داشته باشند. اما حقیقت این ‏است که آنان نسبت به آنچه رسانه ها نشان می دهند، در خصوص ایران بسیار عملگرایانه تر فکر و عمل می کنند. آنها تحریم ها ‏علیه ایران را از ماه آگوست آغاز کرده و به تازگی آن را تقویت کرده اند تا با کاهش چشمگیر صادرات نفت ایران، دست کم منابع ‏در دسترس ایران برای پیگیری مداخلات در منطقه را به حداقل برسانند. ‏

پومپئو نیت پشت پرده این تدابیر را بیش از هر زمان دیگری در مجله فارین افرز ماه قبل افشا کرد. او نوشت: "رییس جمهوری ‏دونالد ترامپ به منظور جایگزینی توافق هسته ای ایران، یک کمپین چندجانبه تحریم را به راه انداخته است". او این رویکرد را ‏‏"کمپین فشار حداکثری برای مسدود کردن منابع درآمدی ایران دانست که از طریق حزب الله در لبنان، حماس در فلسطین، حوثی ها در یمن، بشار اسد در سوریه، شبه نظامیان شیعه ‏در عراق و سایرین در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار می گیرند". ‏

در ادامه این رویکرد بود که به تازگی دولت ترامپ معافیت هایی برای هشت کشور واردکننده نفت ایران ‏به مدت ۱۸۰ روز در نظر گرفت. این هشت کشور شامل هند، چین، ترکیه، تایوان، ایتالیا، یونان و کره جنوبی اکنون زمان ‏بیشتری در اختیار دارند تا با کاهش تدریجی واردات نفت از ایران، مانع افزایش ناگهانی بهای نفت و در نتیجه کسب درآمد بیشتر ‏توسط تهران شوند. تاکنون به استثنای مذاکرات مجدد درخصوص توافق تجاری با مکزیک و کانادا، سیاست خارجی ترامپ ‏دستاورد خاصی نداشته و منتقدان، دلیل آن را فقدان یک رویکرد منسجم و پیگیر دانسته اند.‏

اما طرفداران ترامپ مدعی اند اگرچه او از متدهای متعارف پیروی نمی کند اما درک درستی از دوره ریاست جمهوری دارد و زمینه ‏سازی ها طی دو سال نخست ریاست جمهوری منجر به برداشت ثمره آن در دو سال پایانی دوره ریاست او می شود. اما پیروزی ‏جمهوریخواهان در انتخابات سنا و دموکرات ها در مجلس نمایندگان، نوید ماه ها تنش بر سر اموری مانند گزارش مولر را می دهد. ‏چنانکه تاریخ نشان داده، در این شرایط رییس جمهوران آمریکا به دنبال کسب موفقیت ها در سطح بین المللی می روند که دست ‏بازتری برای ابتکار عمل در آن دارند. بنابراین به علت گسترده بودن دستاوردهای احتمالی، از تقابل نظامی گرفته تا تغییر نظام ایران، در دو سال آتی توجه ویژه ای به مساله ایران خواهد شد. من گمان می کنم این تلاش سال ها ادامه یابد بدون آنکه ‏نتیجه ملموسی در پی داشته باشد. ‏

با درس گرفتن از وقایع تاریخی مانند کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق در سال ۱۹۵‌۳ و وقوع انقلاب در سال ۱۹۷۹ در ایران ‏که موجب سقوط حکومت شاه شد، سران ایران نظامی را تاسیس کرده اند که بتواند در مقابل فشارهای داخلی و خارجی ‏ایستادگی کند. شانس تغییر نظام در ایران بسیار کم است. با این حال خردمندانه نیست که ایران، ‏تصمیم دولت ترامپ مبنی بر انتخاب ایران به عنوان دشمن شماره یک را دست کم بگیرد. سیاست صبر و تماشا از سوی ‏ایران که پیش از انتخابات میان دوره اتخاذ کرده بود، با احتساب موفقیت های نسبی دولت ترامپ چندان کارایی نخواهد داشت. ‏

آیا ترامپ درباره ایران مرتکب خطای استراتژیک شد؟

ایندین اکسپرس نیز نوشت: هفت ماه پس از صدور دستور ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از توافق هسته ای با ایران، تحریم های گسترده علیه صادرات نفت ‏ایران علاوه بر صنایع کشتیرانی و هوانوردی دوباره برقرار شدند. تحریم های جدید در کل، آثار بسیار فراگیرتری بر فعالیت های ‏اقتصادی جهانی و بازار نفت خواهند داشت و به طور خاص برای ژئوپلیتیک خاورمیانه. این ریسک بزرگی برای ترامپ بود که ‏دردسر آن در انتخابات میان دوره ای گریبانگیرش شد. نتایج انتخابات الکترال به معنی ضربه بزرگی به به موقعیت دولت ترامپ ‏و سیاست سختگیرانه اش علیه ایران بود. هرچند با وجود اکثریت دموکرات در مجلس، بسیار بعید است که آمریکا به توافق برجام ‏بازگردد. اما سیاست اعمال تحریم بر ایران به منظور بی ثبات سازی اوضاع این کشور نیز کار آسانی برای دولت ترامپ و ‏همکارانش نخواهد بود.‏

تاکنون تحریم ها موجب بی ثباتی و دشواری برای ایران نشده اند. اگر معلوم شود که تدابیر جدید نتیجه بخش نخواهند بود، ‏به احتمال زیاد آمریکا به تحریم های بیشتری روی خواهد آورد. به علاوه رویکرد خصومت ورزانه دولت ترامپ علیه ایران خواهد شد. طبق گفته وزیر امورخارجه آمریکا، مایک پمپئو، "ایران یک ‏گزینه دارد: یا باید با چرخش ۱۸۰ درجه ای رفتار یک کشور عادی را در پیش بگیرد یا شاهد سقوط اقتصادش باشد". این همراه با ‏اظهارات وزیر خزانه داری آمریکا، استیون منوچین بود که گفت: "تحریم های جدید برای ایران این موضوع را روشن ساخته که ‏آنها با انزوا و رکود اقتصادی رو به افزایشی مواجه خواهند بود تا روزی که تحول اساسی در رفتار بی ثبات کننده خود نشان ‏دهند". ‏

هم اکنون تمام چشم ها به صادرات نفت ایران دوخته شده اگرچه آمریکا به هشت کشور از جمله هند معافیت موقت اعطا کرده تا به ‏واردات نفت از ایران ادامه دهند. جالب است که یونان و ایتالیا از این معافیت برخوردار شده اند اما آلمان، فرانسه و سایر ‏کشورهای اروپایی نه. یک دلیل این می تواند باشد که آمریکا در پی تنبیه کشورهایی است که قصد دارند یک سازوکار مالی مستقل ‏برای تجارت با ایران تاسیس کنند تا تحریم های آمریکا را دور بزنند. با این وجود اکثر متحدان اروپایی آمریکا به علاوه چین و ‏روسیه از برجام پشتیبانی خواهند کرد. به همین دلیل است که ایران اعتماد زیادی به سیاست ضدآمریکایی خود دارد. ‏چندی پیش جواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران در مصاحبه با روزنامه یو اس ای تودی، هرگونه احتمال مذاکره ایران با دولت ‏ترامپ را رد کرد. او گفت: "باید زمینه برای مذاکره ثمربخش وجود داشته باشد و این الزاما به معنی یک دولت جدید نخواهد بود ‏بلکه رویکردی جدید و متفاوت می طلبد. منظورم این است که ما هرگز در یک اتمسفر مثبت مذاکره نکردیم. این به مردم آمریکا ‏ربط دارد که چه کسی را به عنوان رهبر خود انتخاب کنند. ما خواهان رویکرد جدیدی هستیم و کسی که پشت آن است برای ما ‏مهم نیست".‏

سخت است که ایران به طرز مناسبی بحران ناشی از تحریم ها را اداره کند و برای بخشی از جمعیت خود نیازهای اساسی را ‏تامین کند. اما برای ایران داستان این گونه نیست. اگرچه تحریم ‏ها روی کاغذ مانع دسترسی به تامین مالی جهانی از طریق شرکت های وابسته می شود، فرصت های واقعی برای ‏گردانندگان اقتصاد ایران در بازارهای سیاه نهفته است و قاچاق درآمدزای کالاهای مصرفی. نباید فراموش کنیم ‏که ۱۰ درصد ارزش صادرات ایران را کالاهای قاچاق تشکیل می دهد. ‏

از این منظر تحریم های جدیدی که دولت ترامپ بر ایران تحمیل کرده است، تاثیر فوری بر مالکان شرکت های بزرگ ایرانی نخواهند داشت. با جمعیتی ۸۰ میلیونی که اکثرشان تحصیلکرده هستند، ایران لقمه آسانی برای آمریکا نخواهد ‏بود. بنابراین اگر جوانان ایرانی به ‏علت سیاست خاورمیانه جدید ترامپ به دشمن آمریکا تبدیل شوند، این یک خطای بزرگ راهبردی برای آمریکا خواهد بود.‏
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: