هشت سال با علی دیواندری، به روایت مرتضی مقدسیان، قسمت سوم
در قسمت اول مجبور شدم مقدمهای طولانی ذکر کنم که خالی از معنی و دستور نبود. در قسمت دوم به عمره مفرده پرداختم که تابوی کارهای دولتی را شکست.
در قسمت سوم به یکی دیگر از شاهکارهای دکتر علی دیواندری و بانک ملتیها که خرید نقدی گندم باشد میپردازم. طرحی که نقش بسزایی در خودکفایی تولید گندم از طریق خرید نقدی گندم در کمتر از ۲۴ ساعت از کشاورزان گندمکار کشور داشت.
علی و ملت، یک اقدام راهبردی دولتی که در طول سالیان متمادی به عنوان مظهر ناکارآمدی دولتها مطرح و پذیرفته شده بود را، به یک مدل کاربردی و عملیاتی مدیریت کارا در بخش دولتی تبدیل کردند.
اگر دیواندری هیچ کاری غیر از این کار نکرده بود و به اندازه یک دنیا گناه کرده بود که نکرده، نباید این رفتار با او میشد.
زمان ماجرای ما برمیگردد به اولین سال ریاست جمهوری احمدی نژاد. بطور صحیح اگر بگویم، شروع طرح در سال ۱۳۸۵ و پایان آن در سال ۱۳۸۸ و مقارن با خصوصی شدن بانک ملت بود. در حالی که دیواندری چند سال قبل و حدود 1377 وارد بانک ملت شده بود. دیواندری و گروهش مدت زیادی وقت داشتند که تمام اشکالات و جوانب بانک را مطالعه کنند و به منوچهری راه حل بدهند و در این راه تجربه زیادی اندوخته بودند. ناگفته نماند که تا سالهای بعد هم از راهنماییهای منوچهری استفاده میکرد.
داستان خرید محصول استراتژیک گندم از کشاورزان فقیر و زحمت کش این مرز و بوم، بسیار پر غصه است. سالهای سال، کشاورزان گندمکار کشور، از نوع آبی و دیمی، با زحمت زیاد اقدام به کشت، داشت و برداشت گندم میکردند و زمان فروش که میرسید غم بر چهره آنان مینشست. چون میدانستند محصولی که با زحمت و مشقت تولید کرده بودند را باید به خواری بفروشند و وجه محصول تولید شده را بعضا پس از چندین ماه دریافت کنند. جدا از اینکه تاخیر در پرداخت دسترنج آنها، باعث کاهش ثروت و دارایی آنها میشد، به دلیل کمبود نقدینگی، از خرید مایحتاج اولیه کسب و کار و زندگی خود نیز محروم میشدند و به همین دلیل کسی رغبت به کاشت گندم نداشت و کشور به شدت محتاج واردات گندم شده بود و گاها خبر میرسید که سیلوهای گندم خالی شده و این یک خطر بزرگ برای کشور بود.
ضمن اینکه همه میدانستند که با خریداری، بسیار بد قول مواجه هستند که مبلغ فروش را به هیچ عنوان نه نقد میپردازد و نه زودتر از چندین ماه بعد از دریافت گندم. به احتمال زیاد روال کار به این صورت بود که دولت، گندم را آرد میکرد و بصورت یارانهای میفروخت و پولش را که دریافت میکرد، با تانی و صبر و حوصله! پول کشاورز بینوا و مظلوم را پرداخت میکرد. پولی که حتما با مرور زمان و بر اثر تورم، کم ارزشتر از زمان فروش گندم شده بود.
یک روز خبر آمد که دکتر دیواندری میخواهد پول خرید گندم را نقدی به کشاورزان بپردازد. این کار در کل شبکه بانکی امری نامحتمل بود. مدیران بانک، طبق معمول به سراغ بانکداری متمرکز آمدند و پرسیدند که راه کار فناوری و کم خطر آن چیست؟
طی جلسات متعدد موضوع بررسی گردید و به راه کارهای متعددی رسیدیم. بطور تقریبی باید ۹ میلیون تن گندم با قیمت تضمینی ۲۱۰ تومان خریداری میشد. به عبارتی حدود ۱۸۹۰ میلیارد تومان باید به کشاورزان و در محل سیلوی گندم تحویل میشد. این مبلغ به ۲۵۰۰ میلیارد تومان هم رسید. این کار برای زمان خود پول زیادی بود و انقلابی دولتی و بانکی محسوب میشد. انقلابی که حتی بانکهای بزرگ و پر شعبه مانند بانک ملی و صادرات هم ادعا و توان انجام آنرا نداشتند.
نگرانی بانک این بود که بعد از پرداخت پول به کشاورزان، دولت نتواند پول بانک را عودت دهد ولی گفته میشد که احمدی نژاد به دکتر قول داده است که بلافاصله پول بانک پرداخت میکند.
پرداخت وجه توسط بانک به کشاورزان برای خرید نقدی گندم به سه صورت انجام میشد، اگر کشاورز نزد بانک ملت حساب داشت، همزمان با ارایه رسید تحویل کالا به انبار، وجه به حسابش واریز میشد. اگر حساب نداشت، به کشاورز رسید بانکی میدادند تا به نزدیکترین شعبه مراجعه و پول خود را دریافت کند یا در محل تحویل محصول، پول نقد به کشاورز پرداخت میشد.
یکی از مشکلات این کار، خطرات حمل و نقل و تجمیع پول نقد حتی برای چند ساعت در یک محل بود. بنابراین تا حد ممکن باید سعی میشد که پول نقد در محل سیلو تحویل نشود و بجای آن باید بصورت فوری برای کشاورز حساب باز میگردید و کارت بانکی برای دریافت پول گندم تحویل او میشد. میتوان گفت که بانک ملت پیشتاز تحول فوری کارت بانکی است. در مواردی که سیلو خیلی دور دست بود و امکانات کافی وجود نداشت، رسید و مبلغ پول ذکر میشد و آدرس شعبه بانک نیز ذکر میگردید و کشاورز، فردا که به بانک مراجعه میکرد میتوانست پول خود را نقد بگیرد یا حساب باز کند.
خطرات حمل پول نقد با ماشینِ دارای محافظ و بدون محافظ بر کسی پوشیده نیست. اجرای طرحی که باید در اقصی نقاط کشاورزی کشور که محل تحویل گندم بود، پول پرداخت میشد، کار سخت و خطرناکی بود ولی دیواندری عزمی راسخ برای اجرای صحیح این طرح داشت و بچههای بانک ملت نگاه حیثیتی به این موضوع داشتند و مصمم بودند چند باره حماسهای خلق کنند.
خط قرمز این بود که بانک ملت به هر روشی که ممکن است پول گندم را فوری به دست کشاورز برساند.
روش معمول این شد که توسط رایانه و در محل بصورت آنلاین یا آفلاین، برای کشاورز حساب باز میشد و برای دریافت کارت و پول خود به شعبه مراجعه میکرد.
این کار سه سال متوالی انجام گردید و تبدیل شد به یکی از بزرگترین تبلیغات دولت احمدی نژاد و بانک ملت که کاری غیر ممکن را انجام داده است. تولید گندم از مرز ۱۲ میلیون تن گذشت و در سال دوم اعلام شد نیاز به واردات گندم نداریم و جشن خودکفایی در تولید گندم گرفتیم. تمام بانکهای کشور این کار را غیر ممکن میدانستند. اما دیواندری که مرد کارهای استراتژیک و غیر ممکن بود، قول داده بود که این کار را انجام میدهد. به احتمال زیاد سابقه کارهای موفق بانک ملت از ۱۳۸۰ به بعد او را مطمئن ساخته بود که این کار انجام شدنی است. مهمترین موضوع، پرداخت به موقع بدهی دولت به بانک ملت بود که امری نه چندان دشوار برای دولت احمدینژاد عنوان میشد.
تا قبل از خرید نقدی گندم توسط دولت و بانک ملت، کشاورزان با دلسردی کار میکردند و رغبت کمی برای کاشت گندم داشتند. بسیاری از آنان از روی ناچاری اقدام به کاشت دیم میکردند و بیمحبتی دولت را با نکاشتن گندم پاسخ میدادند. اما با خرید نقدی گندم، شور و حالی عجیب به وجود آمد و کشاورزان با استقبال زیاد شروع به کاشت گندم کردند.
دولت تا سه دوره به تعهدات خود عمل کرد و هنگامی که بانک ملت خصوصی گردید، به بانک سپه منتقل شد. نکته مهمی که بر تمام متخصصان و بانکداران اثبات شد، انجام شدن کارهای بزرگ به دست ایرانیان بود. اثبات شد که ما هر وقت بخواهیم میتوانیم کاری را انجام دهیم، به شرطی که مدیریت کار را حرفهای و علمی انجام دهیم.
مدیران و کارمندان وقت بانک ملت با تمام وجود اذعان دارند که این کار با درایت و آینده نگری علی دیواندری شروع شد، با دلگرمی و پشتیبانی او ادامه یافت و برای مردم و دولت به ثمر نشست.
قبلا در زمان منوچهری نشان دادیم که مدیران بانکی و فناوری در بانک ملت میتوانند کر بانکینگ را از هیچ تولید کنند و طی سه سال به انتها برسانند. از سال ۱۳۸۴ به بعد که پایان تولید کر بانکینگ بود و سپس زمان خرید نقدی گندم، به کرات نشان میدادیم که با آنچه ساختهایم، مشکلات کشور و مردم را حل میکنیم و از کر بانکینگ بیرون رفته و به محصولاتی فراتر از آن پرداختهایم.
مدیران دولتی مطرح در زمان طرح خرید نقدی گندم عبارتند از احمدی نژاد، میر کاظمی وزیر بازرگانی و مفتح معاون او.
در انتها لازم است از کمک و تصحیحات آقایان لگزایی، سیفعلی شاهی و گلزاری کمال تشکر را بجا آورم.
حافظه این حقیر در مواردی اقدام به فرار میکرد که به مدد دوستان، دستگیر و زندانی گردید.
لینکهای زیر، خوانندگان علاقهمند را به دوران سالهای خرید نقدی گندم میبرد:
https://donya-e-eqtesad.com/بخش-بیشتر-26/673951-نگاهی-به-عملکرد-بانک-ملت-در-طرح-خرید-نقدی-گندم
https://www.bankmellat.ir/2/OnePane/162/1/News/2/174/1/5632.aspx
https://bankmellat.ir/2/OnePane/162/1/News/2/174/1/5497.aspx
https://donya-e-eqtesad.com/بخش-بانک-بیمه-16/667568-آغاز-طرح-خرید-گندم-در-سال-از-سوی-بانک-ملت
https://www.magiran.com/article/1085563