بعد از کم شدن مداوم ارزش پول ملی در سالهای گذشته به دلیل ضعف و ناآگاهی در اداره نظام، بعضی از دوستان و همکاران که میخواستند وامی یا قرضی به کسی بدهند، این کار را فقط به شرط پرداخت با سکه طلا به انجام میرساندند.
حتی اگر ارزش ریال زیاد میشد و پرداخت سکه طلا به دلیل ارزانتر شدن آسانتر هم میگردید، وام دهنده ضرر نمیکرد. به دلیل اینکه قدرت خرید وجه قرض داده شده کم نشده بود.
اکنون به مدد همان ضعف و ناآگاهی، مردم بسیاری در حال از دست دادن دارایی اندک خود میباشند و هستند انسانهایی که اجاره منزل، محل درآمد و ادامه حیات آنان است.
بنابراین دور از ذهن نیست که موجران به سمت دریافت اجاره منزل با سکههای گرمی و مانند آن باشند.
باید به آنان حق داد.
در حالی که بهار سال ۱۴۰۱ قیمت روغن سه برابر بیشتر شد و در زمستان همان سال برای بار دوم به دلیل افزایش قیمت دلار، میرود که افزایش دیگری برای مواد غذایی و مسکن و خدمان و ... روی دهد، چگونه میتوان از اجاره بهای ثابت حمایت کرد. موجری که باید روغن و نان و ... را به دو برابر قیمت بخرد، چرا باید اجاره بهایش را نتواند افزایش دهد!
بنابراین اگر نظام جمهوری اسلامی نمیتواند چارهای برای بدبخت نکردن مردمش بیابد، بهتر نیست مانند مربیان فوتبال، مدیریت نظام را به خارجیها بسپارد. بهتر است از جهل مرکب بدر آییم و بدانیم که نمیدانیم. از مدیریت جام جهانی قطر درس کوچکی بگیریم.