وی تصریح کرد: در چارچوب مورد اشاره فرآیندی شکل گرفت که براساس آن همکاریهایی بین کشورهای قدرتمند، متوسط و کشورهای رده سوم جهانی صورت گرفت و مذاکراتی بین کشورهای مختلف انجام شد تا این توافق نهایی شود. در سال گذشته در پاریس کشورها دور هم جمع شدند و این توافقنامه را به امضا رساندند و چشمانداز خوبی برای سیاست جهان در سالهای آینده رقم خورد.
وی با اشاره به موضوع توافقنامه پاریس گفت: در این توافقنامه تلاش شد تا میزان آلایندههای زیست محیطی که حیات انسان را به خطر میاندازد، کاهش دهند. مهمترین این مباحث موضوع گازهای گلخانهای بود. موضوع خطر گازهای گلخانهای و سوختهای فسیلی سالیان بسیاری در حوزه مباحث دیپلماسی زیست محیطی مطرح بوده و اقدامات مختلفی در دورههای گوناگون در این رابطه انجام شد، اما مهمترین اقدامی که صورت گرفت همان توافقنامه پاریس بود که اکثر کشورهای جهان آن را به امضا رساندند و شاید تعداد بیشتری از کشورها این مهم را در سطح داخلی خود یعنی پارلمان یا هر نهاد دیگری که عهدهدار تصویب است، به تصویب رساندند.
این فعال دیپلماسی زیستمحیطی با بیان اینکه «چشمانداز توافقنامه پاریس این بود که در سالهای آتی به اجرا برسد»، افزود: نکته مطرح دیگر این است که تولید گازهای گلخانهای بیشتر از ناحیه کشورهای توسعهیافته صنعتی صورت گرفته و آنها هستند که بیشترین سهم را در ایجاد خطر زیست محیطی دارند. در عین حال کشورهایی چون اعضای اتحادیه اروپا، آمریکا و چین که نقش زیادی در صنعت اقتصاد جهانی دارند این مهم را به امضا رساندند و پایبندی خود را به توافقنامه اعلام کردند.
وی ادامه داد: نکتهای که در روزهای گذشته شکل گرفت نوع موضعگیری و واکنش ایالات متحده نسبت به توافقنامه است. به این نکته باید توجه شود که توافقهای بینالمللی و معاهدات در شرایطی ضمانت اجرایی بالایی دارند که قدرتهای بزرگ در آن حضور داشته و نقش اساسی را در آن ایفا کنند یا حداقل مخالفتی با این توافقات نداشته باشند.
وی گفت: دولت قبلی آمریکا یعنی دوره اوباما به نوعی موافق کامل این توافقنامه بود و آنرا مورد تایید قرار داد، اما یکی از شعارهای انتخاباتی ترامپ این بود که آمریکا باید از توافقنامه پاریس خارج شود. او موافق سیاست دولت قبل نبود و این مهم را طی چند روز اخیر هم علنی کرده و به صورت رسمی اعلام کرده است که آمریکا هیچ تعهدی نسبت به توافقنامه پاریس ندارد و ما موافق آن نیستیم، شاید در موافتنامهها و مذاکرات آینده شرکت کنیم اما موافق توافقنامه پاریس نیستیم.
این استاد دانشگاه اراک بیان کرد: استدلال دولت فعلی آمریکا از یک سو این است که توافق پاریس مانعی برای رشد و توسعه صنعتی آمریکا ایجاد میکند و از سوی دیگر معتقد است که توافقنمامه به نفع سایر قدرتها همچون چین است. حتی این نگاه بدبینانه در ترامپ وجود دارد که معتقد است توافقنامه پاریس برنامهای از پیش تعیین شده از طرف چینیها و سایر کشورها بود تا مانع پیشرفت صنعتی آمریکا شوند. بر این مبنا ترامپ با آن به شدت مخالف است و این مخالفت را اعلام کرد.
وی در ادامه تصریح کرد: نکته اساسی این است که باید علل کنار گذاشتن توافق پاریس توسط آمریکاییها را جستجو کرد و باید دید فرآیندی که در سطح بین الملل از ناحیه آمریکا رخ میدهد چه فرآیندی است و در چه سویی در حال پیشروی است.
این فعال دیپلماسی زیستمحیطی گفت: با اعلام کنار گذاشتن توافقنامه موضعگیریهای مختلفی از ناحیه فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا صورت گرفت و آنها معتقدند که ما این توافقنامه را ادامه خواهیم داد و پایبند به آن هستیم. اما در کل با ظهور دولت جدید در آمریکا نوع موضعگیریها و دیپلماسی دچار یک نوع تحول اساسی شده است.
وی ادامه داد: باید اشاره کرد که برخی از ایالتهای فدرال آمریکا اعلام کردند که در عین حال به توافقنامه پاریس پایبند خواهند بود، حتی در حالیکه رئیسجمهور مخالفت کرده است. وضعیت کنونی نشان دهنده خیزش دوباره یکجانبهگرایی در آمریکاست، یعنی آمریکا همانند دوران قبل از اوباما به سمت سیاستهای همگرا و همکاری مشترک با سایر کشورها تمایل چندانی ندارد و بیشتر به سمت ناسیونالیسم آمریکایی در حال حرکت است و میخواهد ملیگرایی آمریکایی را به نوعی احیا کند. براین اساس هر آنچه که خارج از منافع آمریکاست از منظر دولت فعلی پذیرفته نیست یعنی معتقدند که حتی اگر وارد یک سری معاهدات بینالملی شدهاند که در راستای ناسیونالیسم و یکجانبهگرایی آمریکایی نیست، باید از آن خارج شده و اصلا نباید عضو آنها شوند و پایبندی به اینگونه موارد نداشته باشند.
وی با بیان اینکه «آمریکا نسبت به گذشته دچار افول تجاری و اقتصادی در سطح بینالمللی شده است»، افزود: آنچه که برای آمریکا مهم است این است که بیشتر تلاش کند تا اقتصاد و تجارت خود را احیا کند که در این میان یک رقابت جدی نیز با چین دارد؛ چراکه چین نقش بزرگی در اقتصاد جهانی داشته و سهم زیادی را از این مهم به دست میآورد.
این استاد دانشگاه اراک افزود: آمریکا تلاش میکند که اقتصاد و تجارت خود را تقویت کند حتی به قیمت اینکه به پیمانهایی نیز پایبند نباشد و در این راه آلودگیهای زیست محیطی نیز شکل بگیرد. آنچه برای آنها مهم است را میتوان خیزش مجدد یکجانبهگرایی نامید.
وی تصریح کرد: ترامپ از همه آمریکاییتر است و احیای همان آمریکای گذشته
را در ذهن خود دارد و اقدامات او ناسیونالیسم آمریکایی و افتخار به
آمریکایی بودن را مطرح میکند، بر این اساس از آنجاکه در دولت اوباما
همکاریهای مشترک و توافقات مشترکی با کشورهای دیگر صورت گرفته و ارتباطات
متقابل با نقاط مختلف و سازمان ملل وجود داشت و آمریکا بیشتر در چارچوب
همکاری متقابل منافع خود را تامین میکردند، میتوان گفت هر دو دولت به
دنبال منافع خود هستند، اما شیوه رسیدن به منافعشان تا حدودی با یکدیگر
متفاوت است؛ بنابراین میتوان پیشبینی کرد که در سالها و ماههای آینده
دولت ترامپ نیز شاهد اتفاقات مشابه اینچنینی باشیم؛ چراکه پیش از این نیز
شاهد مسائلی همچون قانون ممنوعیت مهاجرت به آمریکا و دستوراتی از سوی ترامپ
بودیم که در همین راستا به اجرا درآمد.